ب ـ دادنامه شماره… – ۸۲/۴/۱۷ دادگاه عمومی بوشهر کلاسه… مرجع رسیدگی :کننده شعبه… دادگاه عمومی بوشهر شكات .۱ غلامرضا… فرزند ح۷۶ ساله – صیاد – مقیم بوشهر …. اصالتاً از طرف خود و ولایتاً از طرف فرزندان صغیر مقتول… ۲. فاطمه… فرزند ع ۷۱ ساله – خانه دار – مقیم بوشهر وکیل شکات آقای م وکیل رسمی دادگستری
متهمین .۱ محمدرضا… به نشانی زندان مرکزی بوشهر ۲. فاطمه… به نشانی زندان مرکزی بوشهر وکلای متهمان ۱ آقای ص وکیل رسمی دادگستری وکیل آقای محمدرضا… خانم هـ وکیل رسمی دادگستری، وکیل خانم فاطمه….
اتهام ۱ قتل عمدی مرحوم محمود… .۲ معاونت در قتل عمدی ۳ زنای غیر محصنه ۴ زنای محصنه
 خلاصه جریان پرونده
مقارن ساعت بیست و دو شامگاه یازدهم خردادماه هزار و سیصد و هفتاد و شش شخصی به نام غلام… به پاسگاه بندرگاه اطلاع میدهد که آقای محمود… فرزند غلامرضا در حمام منزلش به قتل رسیده است مامورین پاسگاه فی الفور به محل عزیمت نموده و جسد خونین مقتول را در حمام مشاهده مینمایند.
اولیای دم در همان لحظه اول از خانم فاطمه… همسر مقتول اعلام شکایت مینماید. ورقه سوم پرونده تحقیقات آغاز میگردد و پس از گذشت مدت کوتاهی مظنونین (محمدرضا… و فاطمه…. دستگیر و به جرم خود اقرار مینمایند جنازه مقتول به پزشکی قانونی بوشهر اعزام می.شود پزشکی قانونی بوشهر در گزارش معاینه جسد ضمن اعلام وضعیت عمومی بدن و جراحات وارده تعیین علت فوت را مستلزم کالبد شکافی و اعزام به شیراز اعلام میدارد( ظاهراً در تاریخ معاینه جسد پزشکی قانونی بوشهر فاقد تجهیزات لازم جهت کالبد شکافی و تعیین علت فوت بوده دادگاه است) (ورقه ۲۴) پرونده با درخواست اولیای دم و دستور بدین شرح که با عنایت به دستگیری مجرمین و کشف حقیقت و فاش شدن موضوع و تشخیص و تعیین قاتل نیازی به کالبد شکافی نبوده جسد مقتول بدون کالبد شکافی به خاک سپرده میشود( ورقه ۳۷ )
نمونه پرونده قتل  (مقدمه)
پرونده پس از تکمیل تحقیقات مقدماتی و تهیه گزارشی یازده صفحه ای صفحات ۴۲ الی ۵۳ پرونده،  پرونده به همراه متهمین به دادگاه اعزام و در وقت کشیک متهمان مورد بازجوئی دقیق و مفصلی قرار میگیرند و مفصلاً نحوه ارتکاب جرم را تشریح مینمایند( اوراق ۵۳ الی ۶۵ پرونده ) متهمان عمومی با قرار بازداشت موقت به زندان معرفی میشوند
پرونده به شعبه… دادگاه . بوشهر ارجاع و پس از تحقیق از شکات پرونده و تشکیل چندین جلسه دادرسی با حضور وکلای مدافع متهمان دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به موجب دادنامه شماره …….. و پس از تشریح نحوه قتل و اظهارات و اقاریر مفصل متهمان، آقای محمدرضا را به حد جلد یکصد ضربه شلاق بابت زنای غیر محصنه و قصاص نفس بخاطر مباشرت در قتل عمدی مرحوم محمود… و خانم فاطمه… را به حد رجم بابت زنای محصنه و تحمل پانزده سال حبس تعزیری بابت معاونت در قتل عمدی محکوم مینماید( اوراق ۱۶۲ الی ۱۶۶ پرونده) با اعتراض متهمان و وکلای ایشان پرونده به دیوان عالی کشور ارسال میگردد و به شعبه… دیوان عالی کشور ارجاع می گردد
شعبه مرجوع الیه به موجب دادنامه… ۶۱۲۷/۷ و با این استدلال که «چون در گزارش معینه جسد و گواهی فوت علت مرگ مشخص نشده و با وجودی که تعیین علت مرگ به کالبد شکافی موکول گردیده در این خصوص اقدامی به عمل نیامده و تعیین علت مرگ ضروری و تحقیقات و رسیدگی در مورد علت مرگ ناقص است سایر موارد زنای محصنه و غیر محصنه و معاونت در قتل نیز با موضوع قتل ارتباط دارند اعتراض نتیجتاً وارد است» حکم را به طور کلی در تمامی قسمت ها نقض و جهت رفع نقص و رسیدگی مجدد به شعبه صادر کننده رای اعاده میدهد( اوراق ۲۲۵ الی ۲۲۹ پرونده) نقض حد جلد از طرف شعبه دیوان جای بحث دارد چون اعتراض به آن در صلاحیت دادگاه تجدید نظر استان میباشد. پرونده پس از اعاده بدون علت قانونی به شعبه ارسال و در آن شعبه مورد رسیدگی قرار میگیرد.
شعبه… دادگاه عمومی بوشهر دادگاه عمومی بوشهر تاثیر جهت رفع نقص رئیس پزشکی قانونی بوشهر را احضار مینماید و در خصوص تـ نبش قبر و آزمایش مجدد از وی تحقیق میکند که وی پاسخ میدهد در صورتی  که علت مرگ ضایعه استخوانی باشد نبش قبر مفید است و چنانچه علت فوت ضایعه غیر استخوانی باشد با توجه به فساد ،جسد نبش قبر تاثیری ندارد.
با توجه به مخالفت اولیای دم با نبش قبر و معلوم نگشتن علت فوت دادگاه موضوع را از موارد لوث دانسته و پس از اجرای مراسم قسامه به موجب دادنامه شماره… حكم لوث تشخیص به محکومیت آقای محمدرضا… به تحمل حد جلد و قصاص نفس و خانم فاطمه…. به حد رجم و تحمل پانزده سال حبس تعزیری صادر می نماید( اوراق ۳۱۱ الی ۳۱۴)
پرونده پس از اعتراض مجدد متهمان و وکلای ،ایشان، مجدداً شعبه…. دیوان عالی کشور به موجب دادنامه شماره… و با این استدلال که نقص رسیدگی در خصوص تعیین علت قطعی مرگ بر طرف نشده و بایستی در این مورد با انجام تحقیقات لازمه و کسب نظر کمیسیون پزشکی و اقدامات دیگر علت مرگ مشخص گردد و قبل از رفع نقص مزبور صدور حکم قابل توجیه نیست و… حکم صادره را در بخشهای قصاص و رجم و پانزده سال حبس نقض نموده و جهت رسیدگی مجدد به دادگاه صادر کننده حکم منقوض (شعبه… دادگاه عمومی بوشهر)  ارجاع مینماید و اعلام میدارد رسیدگی به درخواست تجدید نظر در مورد محکومیت یکصد ضربه شلاق با دادگاه تجدیدنظر استان است ( اوراق ۳۳۳ الی ۳۳۵ پرونده)
شعبه… دادگاه عمومی بوشهر موضوع را به کمیسیونی از پزشکان قانونی ارجاع میدهد که نبش قبر را به طور احتمالی موثر در تعیین علت فوت اعلام می نمایند( ورقه ۳۳۸ پرونده) به دستور دادگاه نبش قبر انجام شده و جسد به پزشکی قانونی بوشهر ارسال میگردد که پس از بررسی پزشکان قانونی به علت متلاشی شدن و فساد نعشی توفیقی جهت تعیین علت فوت نمی یابند( ورقه ۳۴۴)
 اثری از دارو یا سم نیز در بافتهای باقیمانده یافت نمی گردد ورقه (۳۴۸) (پرونده دادگاه شعبه دوم پس از عدم توفیق در رفع نقص مجدداً موضوع را از موارد لوث تشخیص داده و به اجرای مقررات قسامه اقدام و به موجب دادنامه شماره – ۷۹/۲/۱۸ حکم به محکومیت آقای محمدرضا… به تحمل یکصد ضربه شلاق بابت حد جلد که مورد نقض شعبه… دیوان عالی کشور نیز قرار نگرفته بوده است و قصاص نفس و خانم فاطمه…. را به حد رجم و پانزده سال حبس محکوم مینماید (اوراق ۴۲۳ الی ۴۲۴ پرونده )
 محکومیت آقای محمدرضا. به موجب دادنامه … – ۱۳۷۸/۱۱/۲۷ شعبه دوم دادگاه تجدید نظر استان بوشهر تائید میگردد ورقه (۴۰۲ پرونده) پرونده با اعتراض متهمان و وکلای ایشان به دیوان عالی کشور ارسال و مجدداً در شعبه سی و چهارم دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار میگیرد و شعبه محترم مزبور با این استدلال که برخی از قسم خوردگان صحیحاً اجرای قسامه نکرده اند بعلاوه اقامه دلیل در اتهام قتل عمدی در صورتی موجه و قابل استناد است که مرگ و علت آن به طور قطعی مشخص شده باشد حال آنکه علت مرگ مشخص نیست. حکم تجدیدنظر خواسته را به طور کلی نقض و پرونده را جهت رسیدگی به دادگاه هم عرض ارجاع مینماید (اوراق ۴۵۱ و ۴۵۲ پرونده)
شعبه محترم دیوان بر خلاف نظر قبلی خود که رسیدگی به اعتراض به حد جلد را در صلاحیت دادگاه تجدیدنظر استان بوشهر اعلام داشته در این رای آن را نقض می کند.
پرونده پس از اعاده به شعبه… دادگاه عمومی بوشهر ارجاع میگردد.
دادگاه وقت رسیدگی تعیین و ضمن احضار طرفین رئیس پزشکی قانونی را برای اخذ توضیح در خصوص موارد مورد نظر شعبه دیوان دعوت می نماید رئیس پزشکی قانونی ضمن توضیح در مورد اینکه خون ریزی ناحیه بینی و دهان و خونمردگی از زمان حیات بوده که احتمالاً در اثر ضربه بوده است ولی اعلام داشته اظهار نظر در مورد اینکه مرگ میتوانسته به علل طبیعی باشد یا خیر کاملاً موکول به انجام کالبد شکافی بوده که به دستور مقام قضایی صورت نگرفته است (ورقه ۴۸۵)
پرونده دادگاه پس از یک سلسله رسیدگی و تحقیق از مامور آگاهی و … و بدون حصول نتیجه ای در خصوص تعیین علت تامه فوت موضوع را لوث تشخیص داده و پس از اجرای مراسم قسامه و به موجب دادنامه شماره… آقای محمدرضا… را به اتهام مباشرت در قتل عمدی به قصاص نفس و به تحمل صد ضربه شلاق بابت زنای غیر محصنه و خانم فاطمه… را به اتهام معاونت در قتل عمدی به پانزده سال حبس تعزیری و بابت ارتکاب فعل حرام غیر از زنا (رابطه نامشروع به تحمل نود و نه ضربه شلاق محکوم مینماید.( اوراق ۵۹۸ الی ۶۰۰ پرونده)
پرونده با اعتراض متهمان و وکلای ایشان به دیوان عالی کشور ارسال و مجدد در شعبه سی و چهارم دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفته و به موجب دادنامه شماره… حکم صادره را به لحاظ نقص تحقیقات و با همان  استدلال قبلی مشخص نبودن علت فوت به طور کلی در تمامی قسمتها نقض و به دادگاه صادر کننده حکم منقوض شعبه سوم اعاده می نماید. (اوراق ۶۳۹ الی ۶۴۱ پرونده )
نسبت به رای اخیر الصدور نیز همین ایراد وارد است که چطور شعبه محترم دیوان که در آراء قبلی خود نظر داشته که رسیدگی به اعتراض به حد جلد در صلاحیت دادگاه تجدیدنظر استان بوشهر میباشد محکومیت خانم فاطمه… به نود و نه ضربه شلاق به اتهام عمل منافی عفت غیراز زنا را نقض می کند.
شعبه دادگاه عمومی بوشهر با توجه به نظر شعبه محترم دیوان در خصوص ارجاع به کمیسیون پزشکی ،قانونی اقدام به جلب نظریه کمیسیون پزشکی قانونی مینماید که کمیسیون پزشکی قانونی اظهارنظر را غیر مقدور و بررسی پرونده را بی ارزش اعلام میدارد ورقه (۶۹۱ پرونده )
النهایه پرونده به سازمان پزشکی قانونی کشور ارسال و کمیسیون پنج نفره متخصصات سازمان پزشکی قانونی کشور به موجب نظریه ای مرگ متوفی را غیرطبیعی (قتل) اعلام می دارند. (ورقه ۷۰۶ پرونده ) متعاقب آن پرونده به اینجانب ارجاع میگردد نظر به تکمیل بودن تحقیقات ،پرونده وقت رسیدگی تعیین و تمامی طرفین به دادرسی دعوت و پس از تشکیل سه جلسه دادرسی طولانی و طاقت فرسا و انجام بازجوئیهای طولانی که بسیاری از مسائل انکار شده مجدداً مورد اقرار متهمان قرار میگیرد و پس از استماع دفاعیات شفاهی و دریافت لوایح کتبی وکلای مدافع و انعکاس اظهارات طرفین در ۲۸ ورقه دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رأی مینماید:
«رای دادگاه» 
در خصوص اتهام آقای محمدرضا فرزند ،مسلم  باسواد تبعه ایران و دارای سابقه محکومیت کیفری دایر بر الف) مباشرت در قتل عمدی مرحوم محمود… (ب) ارتکاب زنای غیر محصنه و خانم فاطمه… فرزند یوسف مشهور به زیبا، سی ساله، خانه دار، باسواد تبعه ایران و فاقد سابقه محکومیت کیفری دایر برا الف) معاونت در قتل عمدی مرحوم محمود… (ب) ارتکاب زنای محصنه بــه
به حکایت از اوراق و محتویات پرونده در شامگاه مورخ یازدهم خردادماه سال هزار و سیصد و هفتاد و شش ساعت بیست و دو شخصی به نام غلام… برادر متهمه به پاسگاه انتظامی بندرگاه اطلاع می دهد که شخصی به نام محمود فرزند غلامرضا در حمام منزلش به قتل رسیده است ، مامورین بلافاصله به محل عزیمت می نمایند و جسد مردی حدوداً سی ساله را که در حمام منزلش با جسمی خونی به حالت درازکش و دارای آثار کبودی در ناحیه گردن و خونریزی از ناحیه بینی فوت نموده مشاهده مینمایند.
در همان حین از والدین مقتول تحقیق میگردد که متفقاً اظهار میدارند از همسرش فاطمه… شاکی میباشند و  تحقیقات از همان ابتدا آغاز میگردد.
خانم فاطمه…. در اولین بازجوئی علیرغم تلاش برای کتمان واقعیات به طور واضحی مرتکب اصلی را معرفی میکند .
ساعت یازده صبح مورخ ۷۶/۳/۱۰ محمود از دریا آمد سلام کردم جواب نداد چون که اخلاقش خوب نبود تا ساعت ۲/۵ الی ۳ بعد از ظهر گفت پسر حاجی مسلم بـه مـن کنایه زده نگفت چه گفته و کجا ، گفت میخواهم بیاورم خانه حسابش را برسم و گفت حق نداری به کسی بگوئی، گفت اگر به کسی بگوئی به تو تهمت میزنم…)متهمه در این اظهارات به روشنی چند موضوع مهم را آگاهانه یا ناخودآگاه افشا می کند ارتباط قتل با احدی از فرزندان حاج مسلم… داشتن ارتباطات نامشروع با فرد مورد نظر و وجود کینه و کدورت فی مابین وی و همسرش به علت مسائل ناموسی که دقت در این اظهارات نشان میدهد این بازجوئی نقطه عطفی در تحقیقات میباشد و بسیاری از واقعیات از همین اجمال قابل درک است پدر و برادر مقتول که در ابتدا از  ماجرا بی خبر هستند در بازجوئی های اولیه ارتکاب قتل را به همسر وی منتسب میکنند و پدر مقتول صراحتاً در شکایت خود عنوان میدارد از همسرش شاکی هشتم که نفر آورده فرزندم را کشته است.
 برادر مقتول در فرازی از بازجوئی خود اظهار میدارد از همسرش و کسان دیگر که با نامبرده همدست بوده اند مثل آقای محمدرضا… که . حتى نامبرده هم یک بار او را روی دیوار دیده بودند شکایت دارم.
  جالب است که این اظهارات زمانی بیان شده است که هنوز دلیلی علیه متهم وجود ندارد برادران خانم فاطمه… نیز در بازجوئی های اولیه اختلافات وی با همسرش را تائید میکند و اشاره ای به ارتباطات نامشروع او با آقای محمدرضا… مینمایند.
 آقای غلامرضا… یکی از برادران متهمه ضمن تشریح چگونگی اطلاع از موضوع قتل و اعلام آن به پاسگاه در پاسخ به این سئوال که علت کتک کاری خواهرت بعد از شنیدن خبر قتل چه بوده است بیان میدارد لحظه ای که وارد منزل آنها شدم و مردم تجمع کرده بودند خواهرم فاطمه یعنی همسر متوفی جلو آمد و با داد و فریاد گفت محمود را کشته اند من هم با ناراحتی با دست به وی زدم و گفتم برو گم شو به من چرا میگوئی و رفتم داخل اتاق صحنه و را دیدم.
این ماجرا نشان میدهد که دخالت فاطمه… در ماجرای قتل همسرش به قدری بدیهی بوده است که حتی برادر وی در انظار مردم او را مورد کتک کاری قرار میدهد. حتی وی در ادامه همین بازجوئی به ارتباط خواهرش با محمدرضا… به طور صریح اشاره میکند و عنوان میدارد که وی را به خاطر همین موضوع مورد کتک کاری قرار داده است .
جسد مقتول پس از معاینات اولیه به پزشکی قانونی بوشهر ارسال میگردد و ضابطین دادگستری در تعقیب موضوع اقدام به بازجوییی از آقای محمدرضا مینمایند صبحگاه روز بعد از قتل به منزل وی مراجعه میکنند اما حسب اظهارات مادرش وی از تاریخ ۷۶/۳/۱۱ به روستای چ در فاصله حدود چهل کیلومتری محل وقوع حادثه رفته و تاکنون مراجعت ننموده است (ورقه ۱۸ پرونده) قبل از اعزام جسد به پزشکی قانونی قاضی محترم کشیک جسد را شخصاً معاینه و مطالب قابل توجهی را در دستور مفصل، دقیق و مشروح خود عنوان میدارد که میتواند در سرنوشت پرونده سهم بسزائی داشته باشد.
وی در بخشی از دستور خود به آثار ناخن زیر گلوی مقتول اشاره میکند و اظهار نظر می کند که محتملاً بر اثر خفگی به قتل رسیده است و نیز به آثار خون بر جای مانده روی پلاک اتاق ،پذیرائی لباسهای داخل لباسشوئی توجه کرده و دستوراتی در خصوص بررسی و آزمایش آنها صادر مینماید (ورقه ۱۹ پرونده ) جالب توجه است که این ظرایف قبل از دستگیری آقای محمدرضا… و اقاریر وی مبنی بر خفه نمودن مقتول بیان شده است.
همین دقایق در نظریه پزشکی قانونی نیز به چشم می خورد: در ساعت یک بامداد تاریخ ۱۳۷۶/۳/۱۲ با هماهنگی مامورین آگاهی از جسد مشکوک به قتل معاینه به عمل آمده جسد متعلق به مردی حدود سی ساله است که طاق باز روی یک پتو و در حمام منزلش قرار داشت.
کبودی نعشی و در پشت جسد جمود نعشی نسبتاً کامل تشکیل شد که تغییر وضعیت جسد کبودی نعشی تغییر نکرد که میتوان دال بر مرگ وی در حدود ده الی دوازده ساعت قبل باشد و یک پیراهن که یقه آن باز بود در تن و شلوار کردی و شورت میتواند معمولی در تن داشت و خونریزی در ناحیه بینی و دهان مشهود بود و لکه های خون متعدد روی سر و گردن و دهان و دست راست و شکم و نوک شست پای چپ مشهود بود در ناحیه سر جسد آثار ضرب و جرح مشهود نبود لیکن در ناحیه صورت -۱ کبودی اطراف چشم راست به همراه خونمردگی چشم راست دارد -۲ تورم لب بالا به همراه خون مردگی دارد که هر دو مربوط به زمان حیات میباشند و چند عدد خراشیدگی جلوی گردن دارد و در بقیه نقاط جسد آثار ضرب و جرح نداشت… جهت تعیین علت فوت نیاز به اعزام به شیراز و کالبد شکافی میباشد ورقه) ۲۴ (پرونده که این نظریه با مشاهدات و استدلالات قاضی محترم کشیک مطابقت کامل دارد با این توضیح که پزشکی قانونی نظر به اعزام به شیراز و کالبد شکافی جهت تعیین لحظه علت فوت داشته که عدم اعتنا به آن به لحاظ دلایلی که در پرونده مضبوط میباشد مورد بحث و مداقه قرار میگیرد موجب تطویل امر و تاخیر تا به امروز شده است.
ضابطین دادگستری در پی گیری موضوع مجددا در تاریخ ۱۳۷۶/۳/۱۲ از خانم فاطمه… بازجوئی مینمایند.
وی ابتدا موضوع اتهام را بکلی انکار میکند ولی پس از ادامه بازجوئی و روشن شدن برخی تناقضات آشکار در بیانات خود و در پاسخ به سئوال موکد بازجو مبنی بر اینکه با توجه به تناقض گوئی عین حقیقت را بیان کنید و احتمالا این موضوع که واقعیت بر بازجویان آشکار شده و انکار بی فایده میباشد و قطعا با توجه به اندوه درونی و عذابهای وجدانی به تعبیر خود وی ناگهان پرده از واقعیات برداشته و با این عبارت که بیشتر از این طاقت عذاب وجدان ندارم مرگ شوهرم جلوی چشمم مجسم است وهر تحت فشار وجدان قرار گرفته ام و حاضرم مشروحاً مراتب را توضیح دهم با به دست گرفتن قلم و به خط خود چنین می نگارد:
حدود نه سال پیش با همسرم ازدواج کردم در طول هشت سال اول زندگی هیچ اختلافی بین ما نبود تا اینکه شخصی به نام محمدرضا… اهل و ساکن روستای ب فرزند حاج مسلم… با من رابطه دوستی پیدا کرد و با قول و وعده های دروغین مرا اغفال کرد و میگفت اگر تو با من باشی زندگیت را بیشتر تامین میکنم و با تو ازدواج خواهم کرد من نیز فریب ایشان خورده با وی دوست شدم .
دوستی ما به حدی رسید که مردم نیز مشکوک شدند و پشت سر ما حرف میزدند تا اینکه من روز به روز به ایشان نزدیکتر میشدم شوهرم مرا نصیحت کرد ولی عقلم ناقص بود قبول نکردم تا اینکه بین من و شوهرم اختلاف افتاد و باعث جدائی من به مدت شش ماه شد و به منزل پدرم رفتم با این حال شوهرم گذشت کرد و با دست خودش مرا به زندگی باز گردانید ولی فریب شخص موردنظر مرا پاک کلافه کرده بود رابطه نامشروع با ایشان در چهار مرحله در منزل خودم در حالی که کسی در منزل نبود با میل و رضایت خودم صورت گرفت و از ناحیه جلو عمل زنا صورت پذیرفت .
بعد از آن من تقاضای طلاق دادم جریان به دادگاه کشیده شد در روز دادگاه  به واسطه فامیلها مجددا سازش و به منزل برگشتم اما قلب شوهرم نسبت به من چرکین شده بود و مرا گفت تو با دیگران رابطه داری و معتاد هستی و سرکوفت میداد و من از ترس اینکه مبادا شوهرم به موضوع بیشتر پی ببرد و از طرفی عاشق فرد فوق شده بودم با هماهنگی آقای محمدرضا… برای چندمین بار نقشه قتل شوهرم را کشیدم و منتظر فرصت مناسب بودم تا اینکه روز یازده خرداد سال هزار و سیصد و هفتاد و شش حدوداً ساعت دو و نیم صبح در حالی که درب حیاط نیمه باز بود برابر قرار قبلی آقای محمدرضا… وارد منزل شد .
در اتاق نزد همدیگر نشسته بودیم و من مشغول پاک کردن سیر بودم و منتظر بودیم که پس از پاک کردن سیر طبق معمول با همدیگر همبستر شویم ناگهان صدای زنگ درب حیاط شنیده شد و من بدون انتظار از ورود شوهرم به درب حیاط مراجعه در را باز کردم دور از انتظار شوهرم دیدم دستپاچه شده بودم که چه کنم شوهرم وارد منزل شد من از ترس در حیاط ماندم دوستم که در اتاقی مخفی شده بود تا در لحظه و فرصت مناسب فرار کند موفق نشد .
شوهرم متوجه و با همدیگر گلاویز شدند صدای آنها را شنیدم بدو به ساختمان آمدم مشاهده کردم هر دو نفر در آشپزخانه مشغول چاقوکشی هستند ناگهان دوستم روی سینه شوهرم خوابید و با همدیگر او را به قتل رسانیده و پس از مطمئن شدن از خفگی وی که ناحیه گلو با دست دوستم شروع شده بود دوستم که از ناحیه دست چپش یا راستش درست یادم نیست زخمی شده بود خون زخم ایشان به لباس من سرایت کرد که به من گفت فوری لباست عوض کن من نیز لباسم را عوض کرده و در لباسشوئی انداختم که دوستم نیز که شلوار و پیراهن آستین کوتاه متعلق به شوهرم و شلواری به وی ایشان در حمام رفت شنا کرد لباس عوض نمود لباسهای خونی در پلاستیک گذاشت.
  سپس با همکاری یکدیگر در حالی که من پاهای جسد گرفته بودم و دوستم دستهای او به حمام بردیم و صورت تاق باز در حمام خواباندیم سر به طرف جنوب و پاها به طرف شمال پس از آن دوستم گفت تو نترس از منزل برو بیرون ساعت ۹/۵ شب منتظر باش من بیایم و جسد را از منزل بیرون کنم .من نیز از منزل خارج درب حال قفل و دوستم با همراه داشتن لباسهای خونین از خانه بیرون رفت.
به منزل مادرم رفتم ولی بی قرار بودم نزدیک ساعت نه شب به منزل آمدم منتظر ماندم ایشان نیامد وجدان بر من غلبه کرد داد زدم و خود را به منزل پدرش و همسرم رسانیدم و با دروغ اظهار داشتم محمود توسط فرد یا افرادی در منزل کشته در حمام افتاده که بعد از آن مردم جمع شدند .
هم اکنون احساس راحتی وجدان مینمایم اول از خدا دوم از روح مرحوم سوم از خانواده شوهرم تقاضای عفو و گذشت دارم تا بتوانم به خاطر جبران عمل زشتم به محبت خود برای فرزندانم ادامه دهم شرمنده پشیمانم.
پرونده متعاقب این اقاریر مفصل و مشروح که بعد از گذشت سالها همچنان به قوت و استحکام خود باقی بوده و با تمامی قرائن و اوضاع و احوال خارجی و اقاریر و اظهارات سایرین مطابقت کامل دارد و تلاشهای ناگزیر متهمان برای کمرنگ کردن آن هنوز نتوانسته به صحت آن خللی وارد آورد و با توجه به پیگیری قبلی برای دستگیری آقای محمدرضا… و صدور دستورات جدید از مقام محترم قضائی ضابطین دادگستری تلاش تازه خود را برای دستگیری مرتکب اصلی آغاز می کنند و در مورخ پس از نیافتن وی در منزل پدری و با کمک و مساعدت پدرش وی را در منزل داییش در بوشهر دستگیر می نمایند و در همان بدو امر مشاهده میکنند که متهم از ناحیه انگشت سبابه دست چپ و بازوی دست چپ باندپیچی میباشد.
که پس از معاینه دقیقتر معلوم میشود که در قسمت طولی نوک انگشت سبابه دست چپ آثار بریدگی باز زخم به طول تقریبی سه سانتیمتر و  در بازوی دست چپ نرسیده به کتف بریدگی به طول یک سانتیمتر وجود دارد که حسب اعترافات قبلی خانم فاطمه بر اثر درگیری قاتل و مقتول و برخورد با چاقو کارد آشپزخانه بوده است.
 متهم محمدرضا… در اولین بازجوئی در مرجع انتظامی پس از ارائه دلایل اتهام زبان به اقرار میگشاید و عنوان می دارد: (حدود یکسال پیش بانوئی به نام فاطمه… همسر مرحوم محمود… طی تماس تلفنی که خودش به منزل ما حاصل کرد با من دوست شد.
من که مجرد بودم و در جوانی به سر میبردم فریب آن زن خوردم با وی رابطه دوستی پیدا کردم چندین بار با ایشان در منزلشان در غیاب شوهرش با وی عمل زنا و لواط انجام دادم که متوجه حرف مردم شده و پشت سرش حرف میزدند از وی خواستم که خود را از من کنار بکشد ولی حرف به گوشش فرو نمی رفت روز به روز مرا وسوسه میکرد.
در طول هفته دو یا یک بار منزل مقتول میرفتم و با عیالش عمل زنا و لواط انجام میدادم که شمارش و حساب آن به خاطر نمی آورم اختلاف شدیدی بین مقتول و عیالش در عالم حیات پیش آمده خانواده همسر مقتول بخصوص برادرش قبلاً به من پیشنهاد کرده بود که محمود (مقتول) آبروی تو را خواهد برد او را بکش من جنازه را سر به نیست خواهم کرد .
من نیز در این بین گرفتار نشده بودم ساعت حدوداً یازده صبح روز یکشنبه مورخ ۱۳۷۶/۳/۱۱ در کوچه منزل مقتول میگذشتم در کوچه همدیگر را ملاقات کردیم مرحوم به من گفت بیا منزل کارت دارم مرا به منزل دعوت من نیز قبول کردم وارد منزل وی شدم عیالش فاطمه در حیاط بود.
اظهار داشت چه کار بچه مردم دارید چیزی نگفت به اتفاق رفتیم داخل یک مرتبه متوجه شدم که مرحوم به اشپزخانه رفت و چاقو برداشت و به طرف من حمله ور شد با دو ضربه چاقو دست چپم از ناحیه انگشت و بازو مورد اصابت قرار داد و قصد حمله مجدد داشت لذا به دفاع از خود پرداختم او را به زمین کوبیدم همسرش نیز به کمک در آشپزخانه
…………………….
13
فصل نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندرعباس و … / ۲۳۳ آمد، پاهای شوهرش را گرفت و من او را خفه کردم، بعد از آن جنازه را با همکاری هم به حمام بردیم بدنم را شستم لباس خون آلود خود را بیرون آورده یک ثوب زیر شواری سفید و یک ثوب زیر پیراهن قهوه ای آستین کوتاه متعلق به مقتول توسط همسرش تحویل گرفتم و پوشیدم و قرار شد شب بیایم و جسد را با همکاری برادر خانم فاطمه… بنام غلامرضا از منزل خارج کنیم از منزل که خارج شدم به منزل آمدم لباسم را عوض کردم لباسهای مقتول در پلاستیکی نارنجی رنگ گذاشتم در گاراژ نزد آبگرمکن لباسهای غرق به خون خود به باغ اطراف بردم و سوزانیدم تا نزدیک بیست و یک و سی دقیقه شب بعد از حادثه صبر کردم که برادر همسر مقتول با خودرو بیاید و جسد را از منزل خارج کنیم اما به قول خود عمل نکردند و مرا به دام انداختند اینک پس از اعتراف با وجدانی راحت تقاضای بخشش از درگاه خداوند و کیفر برای همسر مقتول که مرا فریب داد دارم (اوراق) (۳۴) و (۳۴) پرونده پس از این اعترافات و اظهار به آتش کشیدن لباسهای خونی خود مامورین به منزل متهم مراجعه و با مساعدت پدر وی زیر شلواری و زیر پیراهن مقتول را تحویل میگیرند که تعلق آن به مقتول مورد تائید و اقرار متهم قرار میگیرد (ورقه ۳۶ پرونده) و جهت تحقیق در مورد تناقض اظهارات متهمان در مورد اینکه آیا آقای محمدرضا… قبل از ورود شوهر به منزل، در خانه بوده یا به همراه هم وارد منزل شده اند مواجهه حضوری به عمل می آید که خانم فاطمه… واقعیات را مجدداً بازگوئی میکند و آقای محمدرضا… پس از چندین دقیقه مکث و سکوت و گریه بیان میدارد که اظهارات فاطمه…. را قبول دارم من نیم ساعت قبل از ورود مرحوم در منزل حضور داشتم و بعداً هماهنگی کردیم که اگر دستگیر شدیم بگوئیم من با مرحوم در کوچه ملاقات و با همدیگر وارد منزل شدیم تا در مجازات تخفیف حاصل شود. ورقه (۴۱ پرونده متعاقب تکمیل تحقیقات و روشن شدن قضیه و درخواست صدور جواز دفن از سوی
………………………..
14

اولیای دم مقام محترم قضائی وقت بدون توجه به نظریه پزشکی قانونی مبنی بر لزوم اعزام به شیراز جهت کالبد شکافی و تعیین علت فوت چنین دستور میدهد با) عنایت به دستگیری مجرمین و کشف حقیقت و فاش شدن موضوع و تشخیص و تعیین قاتل نیازی به کالبد شکافی نبوده و جواز دفن صادر و جسد متوفی جهت مراسم خاکسپاری تحویل بستگان و اولیاء داده شود) (ورقه ۳۹ پرونده) غفلت ، سرآغاز ایجاد اشکالی میشود که آراء متعدد شعب بدوی همین را مواجه با نقض کرده است متهمین پس از حضور در دادگاه و عند الحاكم مجدداً زبان به اقرار میگشایند خانم فاطمه… چنین اذعان میدارد بنده در سال ۶۷ با مرحوم محمود ازدواج نمودم و مساله اجبار نیز در میان نبود فقط چون سنم کم بود هر کسی برای خواستگاری میآمد من بهانه میآوردم حدود چهار سال در منزل پدرش با همدیگر زندگی کردیم از ایشان صاحب دو فرزند شدم بعد از چهار سال به خانه خودمان که خریداری نموده بودیم نقل مکان نمودیم در آنجا نیز در حدود سه یا چهار سال با همدیگر خوب زندگی کردیم تا اینکه پای آقای محمدرضا … به زندگی ما باز شد نحوه آشنائی من با ایشان از طریق تلفن بود و قبل از آن هیچگونه آشنائی با وی نداشتم ایشان در تماسهایی که با من از طریق تلفن برقرار می کرد خودش را معرفی و از من تقاضای دوستی و برقراری رابطه نمود بعد از قرارهائی که با هم گذاشتیم با همدیگر دوست شدیم تا مدتی این روابط ادامه داشت به نحوی که مردم نیز متوجه روابط ما شدند بعد از اینکه مردم متوجه شدند خبر به گوش شوهرم و خانوادهاش رسید شوهرم مرا به مدت شش ماه از منزل بیرون نموده با وساطت دوستان و آشنایان ایشان ابتدا حاضر نشد مرا به خانه باز گرداند ولی بعداً خودش از من خواست که به خانه بازگردم در تمام مدت شش ماهی که از خانه ایشان بیرون رفتم و بعد از اینکه مجدداً به خانه مرحوم بازگشتم روابط من با آقای محمدرضا… ادامه داشت بعد

………………….
15
باس و … / ۲۳۵ از سه یا چهار روز که به خانه ایشان بازگشتم مردم به شوهرم گفتند چرا ایشان یعنی من را مجدداً به خانه آورده ای که وی نیز یکبار دیگر مرا از خانه بیرون نموده و کلا در طول مدت شش ماه ایشان سه مرتبه مرا از خانه بیرون کرد لازم به یادآوری است در همان ابتدائی که ایشان مرا از منزل بیرون کرد بنده ضمن مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق نمودم که بعداً تقاضای خود را پس گرفتم مرحله . بنده را از خانه بیرون کرد این بار مرحوم همسرم تحت تاثیر حرف همسایه ها سوم که ایشان گفت و آشنایان خودش تقاضای طلاق نمود بعد از مدتی ایشان نیز پشیمان شد و دعوی خود را پس گرفت و به من گفت تو را میبخشم و مرا به خانه آورد و در خانه خودش مرا اذیت و آزار میکرد و مساله بین من و محمدرضا را مرتباً به رخم میکشید و می گفت من دلم برایت سوخت و الا نباید تو را به خانه می آوردم و می گفت تو معتاد هستی و از این حرفها در تمام این مدت همانطور که عرض کردم رابطه من و آقای محمدرضا… ادامه داشت و ایشان در این مدت چهار مرتبه با من نزدیکی کامل انجام داده و آقای محمدرضا… به من حالا که تو نتوانستی طلاق بگیری باید مرحوم محمود … را بکشیم تا بتوانیم با همدیگر زندگی کنیم و من تو را خوشبخت خواهم کرد و من فریب حرفهای وی را خوردم و قبول کردم و گفت فعلاً نمی توانم او را بکشم باید اول با شخص دیگری ازدواج کنم تا وقتی که محمود را کشتیم کسی به ما مشکوک نشود البته من زیاد به حرف ایشان در رابطه با کشتن همسرم اعتقادی نداشتم و فکر نمی کردم وی یک روز بتواند واقعاً این کار را انجام دهد من فکر می کردم اگر محمدرضا ازدواج کند فاصله بین من و ایشان زیاد خواهد شد و در نهایت رابطه ما قطع خواهد شد و دیگر مورد و انگیزه برای کشتن همسرم در نزد وی باقی نمیماند و وی بعد از این حرف دختری را نیز به عقد خود در آورد و گفت بعد از اینکه او را به خانه آوردم و با وی رسماً ازدواج کردم محمود را خواهم کشت تا اینکه روز شنبه مورخه ۷۶/۳/۱
……………..
16

۲۳۶ / نقد نگارش آرای قد شوهرم جهت صید به دریا رفت و معمولاً هنگامی که ایشان عازم صید می گردید حداقل مدت صید سه روز طول می کشید روز یکشنبه مورخه ۷۶/۳/۱۱ ساعت ۱۰/۵ صبح محمدرضا طبق روال معمول وقتی که متوجه شده بود محمود به دریا رفته به منزل آمد و من تنهائی در منزل بودم و محمدرضا نیز حضور داشت حدود نیم ساعت از حضور او نگذشته بود که درب منزل به صدا در آمد من از اتاق خارج شدم و به طرف درب حیاط حرکت کردم وقتی درب را باز کردم دیدم همسرم مرحوم محمود پشت درب ایستاده من که انتظار آمدن وی را نداشتم دستپاچه شدم او بدون اینکه با من احوالپرسی کند مقداری ماهی را به من داد و وارد همان اتاقی شد که محمدرضا در آنجا بود در حیاط بودم که صدای داد و فریاد آنها را شنیدم به سرعت به طرف صدا دویدم و صدا از داخل آشپزخانه می آمــد بــه طــرف آشپزخانه حرکت کردم ملاحظه نمودم محمدرضا روی سینه همسرم نشست و گلوی او را با دستانش گرفته و فشار میدهد ضمناً بازوی محمدرضا و شست وی بر اثر اصابت چاقو زخمی شده بود و از آن خون می آمد و چاقو در کنار آنها افتاده بود ظاهراً همسرم ابتدا با چاقو وی را مصدوم نموده بود محمدرضا وقتی که متوجه من شد گفت دستپاچه نشو برو دربها را قفل کن و از من خواست که به او کمک کنم ولی من نرفتم فقط چون دستپاچه شده بودم در داخل هال میگشتم فقط توانستم درب هال را قفل کنم تا اینکه محمدرضا کار محمود را تمام کرد وارد هال شد لباسش خونی بود گفت به من لباس بده تا لباسم را عوض کنم من به او یک دست پیراهن و شلوار دادم رفت داخل حمام و لباسش را عوض کرد و لباسهای خودش را داخل پلاستیک گذاشت بعد از من خواست به او کمک کنم تا جنازه را داخل حمام منتقل نماید من نمی توانم جنازه را ببینم و تحملش را ندارم ولی او گفت باید کمک کنی و من به تنهائی نمیتوانم من دو تا کهنه به دست گرفتم و از قسمت پا جنازه را گرفتم و محمدرضا نیز دستهای او را گرفت و به گفتم

………………

17

مجبور شدم گاه عمومی بندر عباس و … / ۲۳۷ و داخل حمام بردیم ضمنا قبل از اینکه جنازه را به داخل حمام ببریم موقعی که محمدرضا از اشپزخانه خارج شد دستش به سینه من خورد و لباسم خونی شد من لباسم را عوض کردم و لباس سفید پوشیدم و هنگام خارج کرن ،لباس خون خونی بود لباس زیر من نیز خونی شد کلا لباس را عوض کنم و لباسهای خودم را داخل لباسشوئی گذاشتم بعد از اینکه جنازه را به داخل حمام بردیم محمدرضا به من گفت اگر دستگیر شدیم من بگویم که شوهرم هنگام بازگشت از دریا محمدرضا را در بیرون از منزل دیده به او گفته بیا داخل منزل با تو کار دارم و سپس در داخل منزل با هم درگیر شدند. منظورش از این حرف این بود که کسی متوجه نشود او قبلاً وارد منزل شده و نزد من بوده و گفت ساعت نه شب خودم وسیله می آورم و جنازه را به جای دیگری میبرم من به او گفتم من میترسم تنهائی در خانه بمانم گفت مجبورم بروم یک وسیله ای تهیه نمایم برو تا ساعت نه شب در این لحظه لباسهایی را که عوض کرده بود با خودش برداشت و از منزل خارج شد. ضمناً من قبل از اینکه ایشان از منزل خارج شود به او گفتم باید کمک بگیریم و اگر بخواهد از برادرم تقاضای کمک کنیم او گفت مگر دیوانه شده ای برادرت اگر بفهمد ما را لو میدهد و موافقت نکرد من نیز بعد از ایشان به منزل پدرم رفتم دیدم فرزندانم نیز آنجا هستند بچه ها را به زن برادر کوچکم دادم و برادرم خودش خواب بود به زن برادرم گفتم بچه ها نهار نخوردند به آنها نهار بده و در منزل خودت آنها را بخوابان او دیگر از من سئوالی نکرد بچه ها را با خودش به داخل اتاق برد یک چیزی را که قبلاً نگفته ام و اکنون باید بگویم این است که لحظه ای که من به محمدرضا پیشنهاد کردم برای انتقال جسد از برادرم کمک بگیریم اول موافقت نکرد بعد قبول کرد قرار شد وی در انتهای کوچه منتظر بماند و من به منزل برادر کوچکم بنام غلامرضا رفتم هر چه سعی کردم موضوع را به نحوی با وی در میان بگذارم نتوانستم بدون اینکه مطلبی به برادرم

…………….

18

۲۳۸ / نقد نگارش آرای قضایی بگویم از خانه وی خارج شدم ملاحظه نمودم که محمدرضا در حالی که بودم عوض لباسهای خود را بعضی همان لباسهائی که من به او داده کرده و لباس مشکی پوشیده در انتهای کوچه منتظر است با اشاره دست من به داخل حیاط منزل آمد گفت چکار کردی من به دروغ به او گفتم که موضوع را برای برادرم در میان گذاشته ام و ایشان حاضر نشده کمک کند او گفت من به تو گفتم که لازم نیست این موضوع را با کسی بگوئی و خودم ساعت ۹ شب به هر شکلی شده وسیله تهیه میکنم و اگر وسیله هم تهیه نشد با گرفتن جنازه به دوشم آنرا از منزل خارج خواهد نمود من مجدداً به خانه مادرم بازگشتم غروب آن روز برادر کوچک به نام غلامرضا به من گفت چرا تا این موقع در منزل مادر مانده ای چون در جریان درگیری من و همسرم بود و میدانست که یکی از علتهای اختلاف من و همسرم خارج شدن از منزل بدون اجازه وی میباشد برای اینکه دوباره اختلافی در زندگی ما پیش نیاید ضمن اینکه یک سیلی به گوشم زد از من خواسته که سریعاً به خانه شوهرم بازگردم من حدوداً ساعت ۸/۵ شب به همراه پسر کوچکم به منزل خودم بازگشتم بدون اینکه منتظر محمدرضا باشم چون دست و پای خودم را گم کرده بودم و نمیدانستم چکار کنم یکبار تصمیم گرفتم به منزل پدر همسرم بروم و به آنها بگویم شوهرم به قتل … رسیده و همین کار را نیز کردم به منزل پدر همسرم رفتم به آنها گفتم که فرزندشان به قتل رسیده آنها گفتند چگونه و من گفتم نمیدانم اوراق ۵۳ الی ۵۸ (پرونده سپس مجدداً در بخش دیگر از اظهارات خود به قتل کردن درب هال اقرار مینماید و علت عدم اعلام موضوع به مامورین را همکاری در جابجائی جسد و ترس از فاش شدن موضوع عنوان میدارد و در پی آن مجدداً به ارتکاب زنا اقرار مینماید محمدرضا…. چهار مرتبه با بنده عمل زنا انجام داده و ایشان کاملاً ارضا میشد و آلت خود را از جلو به طور کامل داخل فرج مینمود ولی من برای جلوگیری از بارداری از قرص و کاندوم استفاده می نمودم

……………

19

فصل نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندر عباس و … / ۲۳۹ عنوان میدارد قبل از ماه سپس بار دیگر به ارتکاب زنا و قفل کردن درب هال اقرار می نماید اوراق ۵۳ الی ۶۰ (پرونده آقای محمدرضا نیز در محضر دادگاه رمضان سال گذشته در خانه نشسته بودم و خودم تنها بودم تلفن زنگ زد گوشی را برداشتم خانمی با من شروع به حرف زدن نمود گفت مرا میشناسی گفتم نه و تلفن را قطع کرد چند لحظه بعد مجدداً تماس گرفت و همان مطلب را عنوان کرد من به ایشان گفتم شما را نمیشناسم برای سومین بار زنگ تلفن بــه صــدا درآمد گوشی را برداشتم ضمن تکرار سئوال قبلی گفت من به شما یک شماره میدهم شما با این شماره تماس بگیر و شماره تلفن ۳۲۵۸ را در اختیار من گذاشت من بلافاصله به همان شماره زنگ زدم به ایشان گفتم که چرا مزاحم میشوی گفت من نبودم و من مزاحم شما نشده ام بعد از آن نیز مرتب ایشان با من تماس می گرفت و من از طریق دفترچه تلفن فهمیدم که شماره مربوط به محمود… میباشد بعد از مدتی که من فهمیدم ایشان خانم فاطمه… هستند و پس از تماسهای تلفنی که با من برقرار کرد یک روز ایشان مرا به خانه خودش دعوت نمود اولین تماس ما در حد صحبت کردن بود بعداً این روابط نزدیکتر شد و من حدود چهار یا پنج بار با ایشان در منزل خودش نزدیکی کامل انجام دادم به حدی که ارضا میشدم و این عمل نیز بنا به درخواست خودش بود و مرا در شرائطی قرار میداد که مجبور شدم با ایشان نزدیکی کنم در حالی که در همان زمان بنده نامزد کرده بودم و قصد داشتم در آینده با ایشان ازدواج نمایم این روابط ادامه داشت تا اینکه یک روز که قصد داشتم از دیوار منزل خانم فاطمه… به بیرون منزل خودم را پرت کنم مادر صاحبخانه مرا در منزل ایشان دید گفت اینجا چکار میکنی گفتم چون مربا لازم داشتم به اینجا آمدم تا مربا تهیه کنیم و به نحوی از خانه خارج شدم بعد از مدتی خواهر فاطمه… بنام مروارید مرا دید و به من گفت که منزل آنها بروم من رفتم به منزل خواهرش ایشان گفت شما چرا داخل حیاط

………………………

20

۲۴۰ / نقد نگارش آرای قضایی خواهرم شدی و شما داخل حیاط چکار میکردی و به پاسگاه بروید و گفت فردا باید با هم به پاسگاه برویم مروارید را در کوچه دیدم گفتم مگر نمیخواهید گفت. خیر زیرا شوهر فاطمه گفته از کسی شکایت ندارد و دیگر به پاسگاه نرفتیم وقتی شوهر فاطمه فهمید که من داخل منزل آنها بودم فاطمه را از خانه بیرون کرد و مدت شش ماه در خانه پدرش بود در این مدت نیز فاطمه مرتباً با من تماس تلفنی داشت و گهگاهی نیز بدون اینکه سایر اعضای خانواده من مطلع شوند به منزل من می آمد و در اتاق جداگانه ای که داشتیم با همدیگر روابط جنسی بصورت نزدیکی کامل انجام داده ایم و من نیز موقعی که او در منزل پدرش تنها بود به خانه پدرش میرفتم و آنجا با یکدیگر صحبت میکردیم بعد از سپری شدن مهلت شش ماه و بازگشت ایشان به منزل همسرش باز خانم فاطمه مرا رها نمیکرد و هر چه به او گفتم که من نامزد دارم به گوشش نمیرفت و توجهی نداشت و از من تقاضای رابطه و دوستی میکرد و اظهار میداشت که تحت هیچ شرایطی حاضر به زندگی با محمود نمیباشد تا اینکه روز یکشنبه بعد از اینکه متوجه شدم شوهرش در منزل نمیباشد وارد خانه آنها شدم فاطمه…. بچه ها را از خانه بیرون کرد و مشغول تهیه غذا بود حدود نیم ساعت که از آمدن من سپری شده بود صدای زنگ در حیاط آمد فاطمه جهت باز کردن درب منزل از اتاق خارج شد وقتی درب حیاط باز شد من متوجه نشدم که محمود آمده موقعی که درب اتاق را باز کردم متوجه شدم که محمود میباشد محمود بلافاصله مرا که دید به طرف آشپزخانه رفت و چاقوی میوه خوری را به دست گرفت من نیز به طرف آشپزخانه حرکت کردم و در داخل آشپزخانه با یکدیگر درگیر شدیم مرحوم محمود با چاقو شست انگشت و کتف دست چپ مرا هدف قرار داد مجروح نمودن من او را به زمین زدم و دست خود را دور گردن او قرار دادم و در حال فشار دادن گلوی آن مرحوم بودم که به من گفت با تو کاری ندارم مرا رها کن من یک لحظه دست خود را از گلوی او

……………………
21
فصل نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندر عباس و … / ۲۴۱ برداشتم در این لحظه فاطمه… از من خواست که او را بکشم و میگفت اگر زنده بماند ما را بدبخت میکند من گول خوردم مجدداً دست خود را روی گلوی او قرار داده که در همین لحظه خانم فاطمه… برای کمک من پاهای مقتول را گرفته بود تا او نتواند خود را نجات دهد و بعد از اینکه کار مقتول تمام شد به من گفت که قصد دارد موضوع را به برادرش غلام رضا بگوید تا به کمک او جسد را از خانه منتقل نماید و همین کار کرد وقتی بازگشت به من گفت موضوع را به غلامرضا گفته ام و قرار شد که ساعت نه شب جهت انتقال جسد به محل بیاید ساعت نه شب که من به منزل آن مرحوم رفتم دیدم درب منزل شلوغ است و مردم از موضوع قتل آگاه شدهاند اوراق ۶۱ تا ۶۳ پرونده) سپس در پاسخ به سئوال دادگاه مبنی بر اینکه آیا قبلاً تصمیم به قتل مرحوم گرفته یا خیر شدیداً موضوع را انکار و قتل را اتفاقی و ناشی از تحریک خانم فاطمه… اعلام میدارد سپس چندین بار در محضر دادگاه به عمل شنیع زنا اقرار میکند اوراق) ۶۴ و ۶۵ پرونده آقای محمدرضا… مجدداً در مواجه حضوری مورخ ۷۶/۳/۱۶ صراحتاً و مفصلاً به قتل عمدی اقرار مینماید ورقه (۶۷) (پرونده پس از ارجاع پرونده به دادگاه و تحقیق از اولیای دم و درخواست قصاص از سوی ایشان و تعیین وکیل برای متهمان و تقدیم لوایح دفاعیه و تشکیل جلسه دادرسی با حضور متهمین وکلا اولیای دم و کثیری از اهالی بندرگاه و شروع دادرسی متهمین که در فراغت یک ماهه از تاریخ اعزام به زندان تا روز رسیدگی فرصت کافی برای نقد و تحلیل و پرورش موضوع و دقت در مسائل و جوانب قضیه و استفاده از قوه تخیل قوی خود داشته اند سعی در کم رنگ کردن موضوعات اصلی و اقاریر مشروح و به انحراف کشیدن ذهن دادگاه مینمایند در این رهگذر به نکته ظریف و جالبی که بر میخوریم این است که متهمین در بیان جزئیات و دقایقی که به سود آنها بوده یا دست کم تاثیری منفی در سرنوشت آنها نداشته به کمک حافظه قوی و نیروی تعقل جوانی
………………………
22
۲۴۲ / نقد نگارش آرای قضایی دقیق ترین اظهارات و دفاعیات را بیان داشته اند و فقط سعی در تغییر و تحریف مسائلی نمودهاند که بیان آنها ایشان را با خطر اساسی مواجه میسازد آقای محمدرضا… بدوا ضمن تكرار اظهارات قبلی در مورد شروع رابطه تلفنی و سپس روابط نامشروع دیگر و ایجاد اختلاف فی مابین خانم فاطمه… و همسرش در تشریح حوادث روز قتل ضمن آگاهانه اعلام میدارد که رفتن به منزل به دعوت خود مقتول تغییری بوده و پس از گلاویز شدن فرار کرده است و سپس سعی نموده است قضیه قتل را به فاطمه… منتسب سازد و سعی در بیان این موضوع دارد که بعد از درگیری او را زنده رها کرده است و اطلاعی از قتل وی ندارد ولی بیان این موضوع می پردازد که لباس خود را عوض کرده و لباس مقتول را پوشیده و با متهمه قول و قرار برای نحوه فرار و انکار اتهام گذاشته است و همچنین به برگشت مجد به منزل جهت انتقال جسد مقتول اشاره میکند که با اظهار بی اطلاعی از قتل و نیز ترس از اتهام و فرار و… شدیداً تناقض دارد و سپس بیان میدارد که «خودش در خانه به من گفت بیا جسد را «ببریم که نشان دهنده تمام شدن کار مقتول قبل از خروج متهمین از منزل و قول و قرار برای انتقال جسد به خارج از منزل بوده است که هیچگاه قابل انکار نمی باشد خانم فاطمه… نیز در جریان رسیدگی بدواً ضمن تاکید و تکرار نحوه آشنایی با متهم و نحوه ورود متهم به منزل و قتل مرحوم و ذکر موضوع قفل کردن در هال هنگام درگیری مرتکب و مقتول (احتمالاً فکر میکرده است صرف قفل کردن در هال نمیتواند به ضروری باشد وگرنه همین را نیز انکار میکرد به انکار هر گونه همکاری در قتل و ذکر این موضوع که انتقال جسد به حمام ناشی از اجبار بوده میپردازد و سپس باقی ماجرا را که احساس میکرده به ضرر وی نمیباشد دقیقاً بازگوئی می کند (اوراق ۱۱۹ الی ۱۲۵ پرونده سپس متهم محمدرضا… در پاسخ به سئوالات متعدد دادگاه در مورد اینکه آیا اقاریر قبلی در اداره آگاهی و نزد قاضی محترم کشیک در حالت اکراه یا جبر یا ترس و…
…………………….
23
فصل نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندر عباس و … / ۲۴۳ بوده یا خیر وی وجود هر یک از این حالات را انکار میکند و تمامی اظهارات خود را در حالت کمال عقل و سلامت اراده بیان میدارد ولی جالب اینکه در پایان میگوید «اظهارات خود را در خصوص کتک کاری قبول دارم ولی در خصوص قتل «خیر» ورقه ۱۲۹ پرونده متهمین در جلسه بعد که برای رسیدگی به اتهام زنا و بصورت غیر علنی تشکیل می گردد اظهارات مفصل و مشروحی را بیان می دارند آقای محمدرضا… صراحتاً به عمل زنا و تکرار آن در طی یکسال رابطه دوستی اقرار می کند ورقه ۱۳۴) (پرونده خانم فاطمه… نیز با تغییری آگاهانه در اظهارات خود فقط رابطه نامشروع در حد خلوت کردن نشست و برخواست و گرفتن دست اقرار نموده است (اوراق ۱۳۵ تا ۱۳۷ پرونده ولی قاضی محترم در ورقه بعدی بازجویی و پس از اخذ آخرین دفاع در خصوص عمل حرام عمل منافی عفت غیر از زنا مجدداً با توجه به محتویات پرونده اتهام وی را زنای محصنه تلقی و به این اتهام از وی تحقیق و آخرین دفاع اخذ مینماید. ایشان در ورقه ۱۳۹ پرونده به اشاره میکند که نشان دهد ظاهراً «اقرار شفاهی وی می نزد اینجانب عبارت پس از پایان جلسه و در گفتگویی شفاهی متهمه به جرم زنا اقرار نموده و حاکم که خود را مسئول می دانسته و اقرار وی را حتی بعد از پایان جلسه نافذ میدانسته مجدداً از نظر خود عدول کرده و بر اساس اقرار صورت گرفته و علم حاصله مبادرت به تفهیم اتهام نموده است متهمه حتی در این جلسه نیز موضوع اقرار بعد از جلسه نزد حاکم را منکر نگردیده و آن را به خاطر دچار بودن به عذاب وجدان اعلام میدارد ورقه) ۱۵۱ پرونده) پس از صدور حکم و ابلاغ متهمین و وکلای ایشان لوایح اعتراضی های داشته اند که برخی نکات این لوایح جالب به نظر میرسد خانم فاطمه… در لایحه ۲۶ صفحه ای خود که هوشیارانه و آگاهانه اتهامات زنای محصنه و رابطه نامشروع و عمل منافی عفت غیر از زنا را انکار نموده به صراحت معاونت در قتل بخاطر قفل کردن در هال به دستور قاتل به منظور
………………..
24
۲۴۴ / نقد نگارش آرای قضایی جلوگیری از خروج سر و صدا و ایجاد امنیت برای قاتل را پذیرفته است و درخواست نموده است که طبق همین اتهامات با وی رفتار شود ورقه ۱۷۴ پرونده پس از نقض حکم توسط دیوان عالی کشور به علت عدم تعیین علت مرگ در تمامی جهات به لحاظ نقص تحقیقات صفحات ۲۲۵ الی (۲۲۹ (پرونده تمامی تلاش دادگاه و ضابطین دادگستری و پزشکی قانونی برای تعیین علت فوت حتی با انجام نبش قبر به نتیجه نمیرسد و همین امر ضمن خدشه دار نمودن تحقیقات پرونده فرصتی مناسب برای متهمین بوده تا مجدداً به بازسازی ذهنی صحنه قتل و روابط نامشروع خود بپردازند و آنچه اتفاق افتاده را به نحوی جلوه دهند که کمترین ضرر را برای آنان داشته باشد و در این رهگذر جالب است که باز متهمین به شیوه قبلی اقدام مینمایند یعنی کلیات و جزئیاتی را که احساس می کردهاند خطری اساسی برای آنها ندارد تکرار و تائید مینمایند و آنچه احساس میشده است ایشان را در مهلکه قرار خواهد داد با زیرکی و آگاهانه تغییر دهند نکته دیگری نیز در این مقام قابل تامل است که هر یک از متهمین سعی دارد قتل را منتسب به دیگری بداند خانم فاطمه… در تمامی لوایح و اظهارات خود قاتل را آقای محمدرضا… میداند و نامبرده اخیر نیز قاتل را خانم فاطمه… معرفی میکند و تا این زمان حرف و بحثی از هیچ شخص ثالثی نیست چنانکه آقای محمدرضا… در مورخ ۱۳۷۹/۲/۱ به صراحت اعلام میدارد من نکشته ام خانمش وی را کشته است» سناریوی جدی د از زمانی آغاز میشود که در تاریخ ۱۳۷۹/۸/۱۷ پزشکی قانونی استان بوشهر اعلام میدارد که نمونه خونی که از شلوار متوفی نمونه برداری گردید و نمونه طی آزمایش انجام شده گروه خونی AB تشخیص داده شد. این موضوع علیرغم تاکید پزشکی قانونی مبنی بر احتمال وقوع اشتباه در آزمایش موجب و مستمسکی برای متهمین شده تا مفر دیگری برای خود جستجو کنند ورقه 509 «پرونده چنانکه آقای محمدرضا… در اعتراضیه خود که نسبت به دادنامه
……………………..
25
فصل نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندر عباس و … و … / ۲۴۵ شماره…. ۷۹/۱۲۲۸ شعبه سوم تقدیم داشته اعلام داشته است آنچه حائز اهمیت است اعلام گزارش پزشکی قانونی میباشد که صراحتاً اعلام کرده وجود شخص دیگری در صحنه جرم قتل محرز گردیده و گروه خونی AB که متعلق به هیچیک از متهمان و نیز مقتول نیست ورقه ۶۱۰ پرونده و نیز وکیل محترم آقای محمدرضا… نیز در لایحه تقدیمی خود عنوان میدارد پزشکی قانونی در نظر مورخ ۱۳۷۹/۸/۱۷ گروه خونی موکل را A و گروه خونی متهمه را B و گروه خونی مرحوم محمود را نیز B اعلام که ضمن انجام آزمایشات تعیین گروه خونی نمونه های خونی موجود در صحنه و بر روی البسه مرحوم گروه خونی AB که متعلق به هیچیک از اطراف دعوی نبوده نیز تشخیص و اعلام نموده است که تحقیقات جهت شناسایی فرد چهارم که سالهاست به ریش همه میخندد بر عهده دادگاه بوده که متاسفانه تحقیقات جامعی در این خصوص انجام نشده و دیگری به گناه ناکرده در بند مانده است که این دفاعیات به عقیده دادگاه و با توجه به استدلالاتی که آیتاً مطرح میشود نیز قابل توجه نخواهد بود متهمان در دادگاه شعبه سوم که به تصدی قاضی صادر کننده این رای و در جلسات مختلف و طولانی مدت و پس از اعلام علت فوت از سوی سازمان پزشکی قانونی صورت گرفته مجدداً با تغییر رویه و احتمالاً آگاهانه نحوه دفاع خود را تغییر داده و سعی در این نموده اند که ضمن انکار کلی در پاسخ به سئوالات دادگاه در مورد وقایع و جزئیات ادعای فراموشی نمایند و با استناد به گذشت سالها از وقوع حادثه نسیان خود را توجیه نمایند اما با مطالعه دقیق در اظهارات متهمان رویه و سیاق قبلی متهمان در دفاع اظهار) و تاکید بر روی جزئیات و کلیات غیر مضر یا کم ضرر به طور دقیق و انکار جزئیات و کلیات مضر و خطرناک به طور کلی یا به استناد (فراموشی به خوبی دیده میشود چنانکه خانم فاطمه… در جلسه مورخ ۱۳۸۱/۱۲/۲۴ بدوا در مورد نحوه و مدت آشنایی و رفت و آمد متهم محمد ضا… به منزل ایشان اقدام به
………………
26

۲۴۶ / نقد نگارش آرای قضایی انکار و ادعای فراموشی مینماید و حتی اقاریر خود را که در طی سالها بر آن تاکید داشته مانند روابط غیر از زنا مانند دست زدن و… را به طور کلی انکار میکند مثلاً در پاسخ به سئوال دادگاه مبنی بر اینکه آیا محمدرضا… به شما نگفت که در هال را ببند پس از قدری سکوت می گوید یادم نمی آید و سپس اظهار می کند که هنگام درگیری وی در حیاط مشغول پاک کردن ماهی بوده و حتی پس از شنیدن صدا هم فکر نمی کرده از داخل اتاقها باشد و پس از ورود به داخل آشپزخانه متوجه شده که کار تمام شده است و سپس به انکار سایر جزئیات پرداخته و در جاهایی که نمیدانسته چه دفاعی کند اظهار فراموشی می نماید و آنگاه انتقال جسد را به حمام انکار میکند و حتی در پاسخ به این سئوال که زمانی که محمدرضا گفت در هال را قفل کن چه کار کردی پاسخ میدهد نمیدانم یادم نمی آید ولی در جلسه بعد بستن در هال را انکار نمیکند و در پاسخ به این سئوال که چه موقع در را بستید پاسخ میدهد نمیدانم و متعاقب آن در پاسخ به این سوال که اگر همه چیز تمام شده بود و سر و صدا نمیآمد چرا رفتید در حال را بستید در حالی که آشپزخانه هم طبق کروکی منزل داخل قرار داشته و اصلاً در به سمت بیرون نداشته هیچ پاسخی نمی دهد «نمی دانم» و سپس به تمامی سئوالات دادگاه پاسخ میدهد و فقط در برخی موارد که به طور زیرکانه احساس میکند پاسخ به نفع وی میباشد زبان به پاسخ میگشاید چنانچه در ورقه ۷۶۱ پرونده پس از سئوال دادگاه مبنی بر اینکه چه موقع آقای محمدرضا… به شما گفت در هال را ببندید پاسخ میدهد شاید گفته باشد فکر میکنم این جمله را زمانی گفت که شوهرم فوت کرده بود که علت پاسخگویی بدین نحو روشن است !!!) ولی هیچیک از امور انتقال جسد به حمام و شستن آشپزخانه ….. را انکار ننموده و در پاسخ پس از چندین بار سکوت در خصوص انتقال جسد به حمام میگوید شاید در عمل انجام شده قرار گرفته باشم و سپس در پاسخ به تمامی سئوال دادگاه یا مطلقاً كاملاً

…………………
27
سکوت می فصل نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندر عباس و … / ۲۴۷ ی کند و یا ادعای فراموشی مینماید اما از لابه لای دفاعیات وی اتمام عمل قتل در منزل و انتقال جسد به حمام و تمیز کردن منزل و تعویض لباسها کاملا محرز و مبرهن است متهم محمدرضا نیز در این جلسات مجدداً ضمن تشریح دقيق نحوه آشنایی و اقرار به روابط شنیع زنا با متهمه و دیدن وی بر روی دیوار منزل و… با ذکر جزئیات و مانند اظهارات روز اول در پاسخ به ماجرای قتل مرحوم نحوه دفاعیات خود را عوض میکند و سعی در انگار جزئیاتی مینماید که بارها به وقوع آن اقرار نموده و قرائن قطعی بر آن دلالت دارد بدوا ادعا میکند که پس از درگیری مرحوم به کناری افتاده و من هم گوشه ای نشسته بودم که فاطمه… داخل آمد مرا تحریک به کشتن نمود ولی من این کار را نکرده و فوراً فرار نمودم که قبلاً گفته بود مرا تحریک کرد من هم او را خفه کردم …. و پس از چندین بار تاکید و پاسخ متهم مبنی بر فرار فوری از منزل از وی سئوال میشود اگر فرار فوری بود کی فرصت کردی لباس را عوض کنی؟ که متهم با تعجب میکند و پاسخی نمیدهد و سپس عنوان میدارد که چون فقط بازوی او خونی شده بود یک دست لباس از خانم می گیرد و فرار میکند و بیرون از منزل لباس را عوض میکند و در پاسخ به سئوال دادگاه مبنی بر اینکه اگر فقط بازوی شما خونی شده بود شلوار برای چه خواستی؟ وی پاسخ میدهد نه من فقط پیراهن گرفتم در حالی که مطابق اولین اوراق پرونده وی یک پیراهن و یک شلوار متعلق به مرحوم را گرفته که توسط پدر وی از منزل ایشان خارج و به ضابطین تحویل میگردد و متعاقب آن برای اولین بار پس از سالها جریان میکند که پیراهنم را در یک خرابه نزدیک خانه مرحوم عوض کردم و لباسهای خودم را هم انداختم دور ولی مجددا در جلسه آخر به پوشیدن لباس در منزل مقتول اقرار میکند ولی بدواً هر گونه ایجاد جراحت به مقتول و حتی نشستن بر روی سینه و فشار دادن گلوی او را رد میکند و سپس تمامی جزئیات حادثه را انکار و اظهار نگاه پرونده ادعا
……………….
28

۲۴۸ / نقد نگارش آرای قضایی بی اطلاعی میکند جزئیاتی که بعد از سالها و تکرار آن از زبان متهمان پرونده هیچ شک و شبههای در وقوع آن نمیباشد متعاقب این موضوع و سئوال دادگاه مبنی بر اینکه اظهارات شما در خصوص نحوه و شروع درگیری و محل درگیری و سایر جزئیات از هفت سال پیش تاکنون مطابقت کامل با هم دارد ولی به قضیه فشار دادن گلو که می رسید همه چیز یادتان رفته و ادعا میکنید که تحت فشار بوده اید چرا اینطور است؟ که پاسخ میدهد من فقط اظهاراتم را نزد آقای… هر چه گفته ام صددرصد قبول دارم ورقه) (پرونده) ولی پس از قرائت و تفهیم اظهاراتش نزد قاضی محترم… مجدداً به انکار می پردازد (گویا متهم در ابتدا احساس میکند که سخنی به ضرر خود نزد آقای… عنوان ننموده است و پس از اصرار دادگاه بر موضوع خود عنوان میدارد گلو گرفتن در حد کشتن نبود ولش کردم چه کسی کشته است خدا میداند سپس به انکار موضوع مراجعت وی به منزل مرحوم جهت انتقال جسد میپردازد که حاکی از تام شدن کار متهم قبل از خروج وی از منزل میباشد ولی مجدداً با آشفتگی میگوید هر چه نزد آقای… گفته ام قبول دارم دیگر حوصله بازجویی ندارم اگر می خواهی قصاص کنی بکن و راحتم کن ورقه) ۸۰۹ پرونده کمیسیون پزشکی سازمان پزشکی قانونی کشور نیز که علیرغم عدم امکان مجدد معاینه جسد به نحو شایسته ای سعی نموده است با موشکافی در خصوص قرائن قطعیه اعلام نظر نماید حاکی است به دلیل عدم انجام کالبد شکافی تعیین علت واقعی مرگ دشوار است ولی آنچه از کلیات پرونده کیفری و معاینات ظاهری جسد که توسط پزشک قانونی بوشهر انجام گرفته است به نظر میرسد که متوفی با مرگ غیر طبیعی فوت نموده باشد و با توجه به گزارش پزشک قانونی بوشهر که کبودی ها و تورم در لب بالایی جسد و خراشیدگی در گردن مربوط به زمان یات ذکر شده است میتوان نتیجه گیری نمود که متوفی قبل از مرگ در یک درگیری و نزاع شرکت داشته و متعاقب آن فوت نموده

………………………….
29
فصل نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندر عباس و … / ۲۴۹ است لذا چنانچه دلایل قاطع بر رد نزاع و مرگ متعاقب آن وجود نداشته باشد علت مرگ را میتوان خفه کردگی در اثر فشار بر قفسه سینه یا گردن یا دهان و یا احیاناً ضربه به نقاط حساسه و مرگ آنی در هنگام درگیری دانست ورقه ۷۰۶ (پرونده که این نظریه با توجه به قرائن قطعیه ذکر شده مانند) آثار انگشت متهم بر گردن (متوفی خونریزی شدید از نواحی مختلف بدن وی که حتی باعث خون الود کف آشپزخانه و لباسهای متهمین شده لکه های خونی متعدد و شدن لباس های خونی در لباسشوئی طبق مشاهدات قاضی کشیک عکسهایی که در اولین بازبینی از صحنه گرفته شده و جراحات و خون اطراف دهان گردن و سینه مقتول را به خوبی آشکار می کند دفاعیات متهمین که هیچگاه منکر قتل نشده اند بلکه حداکثر قتل را منتسب به دیگری نمودهاند و اعترافات مفصل و مشروح ایشان مشاهدات عینی قاضی محترم پرونده و ضابطین دادگستری جوان بودن مقتول و نداشتن هرگونه بیماری و سلامت کامل جسمانی و ده ها دلیل و قرنیه قطعیه دیگر برای هر فرد متعارف و معقولی ثابت میکند که وقوع قتل غیر قابل بحث است و جستجو در مورد اینکه آیا قتل به وقوع پیوسته یا مرگ طبیعی است عجیب به نظر میرسد و حتی به عقیده این دادگاه و با توجه به استدلالاتی که در بخش پایانی رای می آید عدم اعلام تامه فوت که به عقیده دادگاه در مانحن فیه نظریه کمیسیون پزشکی قانونی کشور کافی به نظر میرسد بیشتر ارزش نظری دارد و با وجود دلایل متواتر بر وقوع و تحقق قتل پرورش این مباحث بی فایده خواهد بود بنا به مراتب و نظر به جميع جهات له یا علیه متهمان و مداقه در اوراق و تصاویر و نظریات و لوایح دفاعیه متهمان و وکلای محترم ایشان جناب آقای ص وکیل رسمی دادگستری و سرکار خانم وکیل رسمی دادگستری و وکیل اولیای دم جناب آقای م وکیل رسمی دادگستری چنین اظهار نظر میگردد که اولاً هر چند پزشک قانونی بوشهر در اولین نظریه خود علت مرگ را
…………..
30

۲۵۰ / نقد نگارش آرای قضایی به دلایل نامعلوم اعلام و تعیین آن را موکول به کالبدشکافی اعلام داشته که مع الاسف اهمال گردیده است اما به عقیده این دادگاه مشروحه ذیل این نظریه و اهمال در اعزام جسد به شیراز جهت کالبدشکافی نمیتوانسته است لطمهای اساسی به تحقیقات پرونده و تطویل امر تا به امروز وارد آورد -١- عدم اعلام علت تامه مرگ در همه موارد به مفهوم عدم اثبات قتل نیست چرا که پزشک از نقطه نظر علم پزشکی به قضیه مطروحه مینگرد و بدیهی است که فقط به نسوخ و عروق و اعضا توجه کند و با دلایل و قرائن بیگانه باشد اما آیا قاضی هم فقط از دایره دید یک پزشک به ماجرا مینگرد؟ پزشک فقط به جسم و جسد توجه دارد و قاضی هم مادیت را میبیند و هم معنویت را اظهارات اقاریر و بیانات افراد و قرائن حالیه چنانچه با شاهد حالی در مادیت جسم همراه نگردد برای پزشک بی تاثیر است اما قاضی می تواند بدون توجه به این مادیات و حتی در صورت فقدان هرگونه بافتی از جسد به اطراف خود بنگرد و تصمیم بگیرد به بیان دیگر چنانچه علت فوت مشخص نباشد و هیچ قرینه و دلیل دیگری نیز ما را یاری ندهد قطعاً . عدم تعیین علت فوت به مثابه عدم احراز قتل است چنانکه اگر مرده ای در بیانی یافت شود که نسوج آن متلاشی شده و عالمان از اعلام علت فوت آن اظهار عجز کنند و هیچ قرینه ای و دلیلی بر مرگ غیر طبیعی نباشد بدیهی است که علتی نیز برای تعقیب وجود ندارد و هیچ فردی را نیز نمی توان مواخذه کرد و قطعاً حاکم باید نظر به پایان طبیعی حیات بدهد اما اگر در همین مورد شکایتی اقامه شود کینهای احراز گردد منازعهای به اثبات برسد و شاهدی در میان باشد و ضرب و جرحی یقینی شود و پیراهنی خونی کشف شود و متعاقب آن اقراری منجز و قطعی صورت پذیرد آیا باز هم میتوان همه این دلایل و قرائن را به علت نامعلوم بودن علت تامه فوت بی ارزش دانست و اجرای عدالت را موکول به احراز علت تامه فوت کرد و در پایان مرتکب را رهایی بخشیده لذا به نظر میرسد

………………
31
عمدی تعیین فصل نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندرعباس و … / ۲۵۱ احراز قتل و تاثیر گذاری آن کم رنگ کرد نباید اهمیت آن را در همه علیرغم اینکه نباید ارزش تعیین علت تامه فوت را در تعیین قاتل و پرونده های قتل یکسان دانست و در اهمیت و تاثیر آن افراط کرد اگر مه دلایل و قرائن را موکول به تعیین علت تامه فوت کنیم نتیجتا در همه موارد باید جسم سالم کشف شود تا بتوان فردی را به عنوان قتل تعقیب کرد و نتیجه اینکه چنانکه فرد بیگناهی عمداً در دریای متلاطمی پرتاب شود و هیچگاه یافت نگردد نمیتوان قاتل وی را حتی اگر تمامی اهالی سفینه فعل او را دیده باشند و خود وی به عمل خود معترف باشد محکوم به قصاص نموده لذا به عقیده اینجانب اهمال در علت تامه فوت در پرونده امر هر چند نقضی برای تحقیقات بوده است اما با قرائن و دلایل قطعیه جبران میگردد و تاکید شعبه محترم دیوان عالی کشور در آراء متعدد خود که در نقض آراء بدوی صورت گرفته بدون عنایت به نکته اخیر بوده است و به نظر علت تامه فوت در این پرونده آن اهمیتی را که مصروف آن شده نداشته است ۲ از نظر علم پزشکی قانونی علت تامه فوت عامل یا عواملی است که موجب توقف کامل و بی بازگشت اعمال حیاتی است و متوفی میتواند قبل از مرگ مورد صدمات ضربات و خطرات مختلفی قرار گیرد مورد کتک کاری قرار گیرد مورد هجوم عوامل ویروسی و باکتریایی بیماری زا قرار گیرد و به اعضای بدن وی ضرب و جرح وارد شود ….. آیا هر یک از اینها موجب پایان دادن به حیات وی گردیده یا مجموع چند عامل علت مرگ میباشد؟ اگر چند عامل مجتماً عامل مرگ باشد مجموع این چند عامل علت تامه فوت است و اگر یکی از این عوامل علت توقف حیات باشد همان علت علت تامه فوت است چنانچه ضربه ای به پای فرد مبتلا به آنفلوانزا بخورد و چاقویی نیز وارد قلب وی گردد اگر بتوان گفت که ورود چاقو علت توقف حیات است و سایر علل تاثیر اساسی در مرگ وی نداشته علت تامه فوت روشن شده است از نظر تحلیل حقوقی مجهول ماندن علت تامه فوت در همه
…………………..
32
۲۵۲ / نقد نگارش آرای قضایی موارد به مثابه عدم احراز قتل نیست چنانچه انسان سالم و زنده ای مورد ضرب و جرح یک نفر در نواحی مختلف بدن من جمله شکم نقاط حساس پایین بدن، قسمت گلو و قفسه سینه و س ر قرار بگیرد و فوت کند تعیین اینکه کدام یک از این ضربات موجب فوت گردیده چه ارزشی میتواند داشته باشد؟ آیا نه اینکه اگر هر یک از این عوامل علت تامه فوت باشد انتساب آن به فاعل محرز است پس حتی اگر علت تامه فوت کشف نشود نباید در وقوع قتل تردید کنیم اما اگر متوفی در معرض خطراتی قرار گرفته که فاعل آن متفاوت باشد خواه فاعل انسانی یا فاعل غیرانسانی مجهول ماندن علت تامه فوت در واقع مجهول ماندن عامل و مرتکب است و در همین جاست که محل بحث و جدال در مورد علت تامه فوت است به عقیده این دادگاه و با مطالعه در موارد مختلف مشابه تعیین علت تامه فوت در سه حالت ضروری و عدم تعیین آن غیر قابل اغماض است (الف) در جایی که تردیدی معقول و متعارف که متکی بر قرائن و ادله باشد در وقوع قتل وجود داشته باشد مانند اینکه جسدی در محلی مشکوک یافت شود و دلایل قابل توجهی بر قتل وجود نداشته باشد و فوت طبیعی وی نیز با توجه به قرائن حالیه محل تردید باشد (ب آنجا که تردید بین دو عامل انسانی و غیرانسانی باشد مانند بیمار مبتلا به عارضی قلبی که ضربه ای به سر وی خورده است یا فردی که از جای مرتفعی پرتاب شده و سپس مورد هجوم جانداران وحشی قرار گیرد (ج) در جایی که تردید بین دو عامل انسانی باشد مثلاً فرد الف چاقویی به شکم متوفی وارد کرده و فرد ب با چوب ضخیمی ضربه ای به سرش زده است بنا به مراتب آنجا که عامل ثالثی چه انسانی و (غیرانسانی در ایجاد فوت دخالت ندارد با در نظر گرفتن قرائن و دلایل متعارف و مرتکب به فعل خود و ایراد تمامی ضربات اقرار دارد و تمامی اوضاع و احوال خارجی بر صحت اقرار دلالت میکند حال جستجوی اینکه ضربه وارده به سر موجب فوت شده یا فشار به قفسه سینه یا فشار وارده بر گل و
………………….
33
:نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندر عباس و … / ۲۵۳ چه تاثیری در اصل قضیه دارد؟ – نظریه پزشک نظریه خبره بوده و در ادله اثبات دعوی کیفری در کنار سایر دلایل قابل توجه و استناد است و تشخیص حاکم چنانچه بر قرائن و ادله قویه صحیح و استوار باشد مقدم بر اظهار نظر خبره میباشد و در واقع همه این اسباب و وسایل طرقی است که قاضی را به احراز جرم و مجرمیت رهنمون میسازد و ابتنای کلیه جوانب بر نظریه خبره و استمساک به نقص یا فقدان آن در صورتی که راه جبرانی وجود داشته باشد با اصول و مبانی منافات دارد بعلاوه در مقایسه و مقابله بین دلایل چنانچه نظریه کارشناس در تقابل با سایر دلایل باشد شاید بتوان در برخی موارد در صحت دلایل تردید نمود اما در ما نحن فیه پزشک فقط به عجز از تعیین علت فوت عدم احراز مرگ غیر طبیعی اظهار نظر کرده است و صرف این اظهار نظر مانعی برای رسیدگی به سایر دلایل برای احراز مرگ غیر طبیعی وجود ندارد تردیدی نیست که این تئوری که باید قتل محرز باشد تا بتوان به تعقیب متهم به قتل پرداخت» با مبانی سازگار استاما از هیچکدام از اصول و مقررات و مبانی استفاده نمیشود که بایستی حتماً کارشناس (پزشک) علت مرگ را اعلام و صراحتاً به غیر طبیعی بودن آن اظهار نظر نماید تا دادگاه بتواند دلایل را محک بزند و به تعقیب بپردازد بلکه باید گفت اگر حتی پزشک مستدلاً دلیل قطعی بر فوت طبیعی ارائه نکند و یا اگر براساس قرائن مثبته احتمال مرگ غیرطبیعی (قتل) را نیز بدهد حاکم به بررسی ادله مجاز بوده و میتواند با جمع قرائن و دلایل نظر به قتل متوفی داده و به تعقیب قاتل بپردازد ۴ اگر بپذیریم که ابتنای مقررات قتل در حقوق جزایی ما مقررات فقه اسلامی میباشد و اقرار علیرغم وجود قرائنی مبنی بر طریقیت آن به عنوان ملکه دلایل با شرائط شرعی شناخته میشود چنانچه فردی یکبار صیغه «قتلته» را جاری سازد قاتل شناخته میشود مگر اینکه دلیل قطعی بر خلاف واقع بودن اقرار یا دلیل قطعی بر فوت طبیعی یا زنده بودن مقر به وجود داشته باشد و
………………….
34
۲۵۴ / نقد نگارش به صرف معلوم نبودن علت تامه فوت که در همه موارد به مثابه عدم احراز قتل نمیباشد نمیتوان نظر داد که قتلی به وقوع نپیوسه است. ه کمیسیون سازمان پزشکی قانونی کشور علت فوت را اعلام و مرگ را غیر طبیعی اعلام نموده است و هر چند نظریه مزبور با توجه به عدم امکان معاینه جسد با ذکر چندین احتمال همراه میباشد اما اساس نظریه بر یقینیات استوار بوده و خالی از قوت نیست ۶ صرف نظر از دیدگاه بیولوژیک پزشکان برای تعیین علت تامه فوت دلایل و قرائن حالیه و مقالیه قطعیه به قدری فراوان است که هیچ فرد متعارفی را در وقوع قتل مردد نمیسازد کشف جسد در حمام قرار گرفتن آن بر روی پتو و به حالت درازکش خونین بودن البسه و پتو وجود جراحات متعدد و لکه های متعدد خون بررسی بدن وجود آثار فشار انگشت بر گلو جوانی و سلامت جسمی و روانی مقتول قبل از فوت و مسبوق نبودن فوت به هر نوع بیماری حتی بیماری ساده احراز و اثبات نزاع شدید فی مابین مقتول و مرتکب مشاهدات عینی ضابطلان دادگستری و قاضی محترم کشیک و رویت لباسهای خونی در لباسشویی و منزل و فرار مرتکبین از منزل فرار ابتدایی مرتکب اصلی از منزل پدری تاثرات روحی مرتکبین اقاریر صریح و بی شائبه و منجز ایشان در مورد قتل و معاونت در قتل وجود روابط شنیع فی مابین متهمان و وجود انگیزه برای درگیری و نتیجتاً قتل اقاریر صریح متهم اصلی و معاون وی در دادگاه به طور مشروح به قدری که حتی پس از ماهها تفکر در زندان برای تغییر و تحریف حادثه هیچگاه اصل وقوع قتل مورد انکار واقع نشده است و نهایتاً قتل منتسب به دیگری شده است و … ثانیاً: تلاش متهم اصل قتل عمدی و وکیل محترم وی برای خروج مسئولیت قتل از حدود دو متهم پرونده و انتساب به فردی نامعلوم و کشاندن پای دیگری به مهلکه به استناد تشخیص پزشکی قانونی مبنی بر وجود گروه AB بر روی شلوار مقتول که متعلق به متهمان و منتول اعلام نشده است دفاعی قابل توجه نیست چرا که -١- احتمال وقوع
…………………………..
35
فصل نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندر عباس و … / ۲۵۵ اشتباه در ازمایش تائید شده است و با توجه به منتفی بودن وجود فرد ثالثی در ماجرا با توجه به دلایل مشروحه و ،آتیه کاذب بودن نتیجه دور از ذهن نیست -۲ این دفاع دقیقا پس از وصول نامه پزشکی قانونی مورخ ۱۳۷۹/۸/۱۸) یعنی سه سال پس از ماجرا عنوان شده است و تعبیرات متهم در لوایح خود و وکیل محترم در دفاعيتاتش دقیقاً روشن میسازد که ایشان بیشتر تحت تاثیر این نامه بوده اند تا دلایل موجود در پرونده و اظهار متهمه در مورد اینکه آقای محمدرضا به من گفت اگر به کسی بگویی پای برادرت را به داخل ماجرا میکشم بر فرض صحت و بر فرض اینکه به همان مفهومی میباشد که وکیل محترم جناب آقای ص در لایحه مورخ ۱۳۸۲/۲/۲۶ خود اراده فرموده اند ورقه ۷۰۲ پرونده دقیقاً این مفهوم را نیز دارد که آقای محمدرضا فرد سوم را میشناسد (!!!) چرا که تفسیر عبارات باید تمامی نتایج منطقی جملات در نظر گرفته شود نه فقط یک جهت بعلاوه اگر ما تمامی اقاریر و توضیحات معضل متهمین را تا قبل از دادگاه حداکثر به جملاتی چند کلمه ای و عباراتی مانند من نبردم.» من چیزی نگفتم یادم نیست»، «نمیدانم» و «نگفتم» بسنده نبود که بسیاری پاسخها با قطعیات و مسلمات پرونده تعارض دارد آیا متهم قصد دارد با دروغ و گناه بیگناهی خود را اثبات کند؟ بر فرض محال اگر استفاده باطل از این فرض محال نشود اگر همه این حرفها درست باشد باز هم مطابق قاعده شرعی اقرار» ماخوذه به اقرار خود خواهد بود چرا که در صورتی که نخواهد هیچگونه همکاری با دادگاه نماید. آیا صرف ادعا با استمساک به یک احتمال مردود مجوز عدول دادگاه از قاعده شرعی اقرار خواهد بود بعلاوه متهم و وکیل محترم وی به اتکای نظریه اولیه پزشکی قانونی و آرای دیوان محترم کشور بدواً علت را نامعلوم و قتل را بغیر محقق میدانند و سپس آن را منتسب به فرد ثالثی مینمایند (!!!) به هر حال اگر قتل محرز نیست انتساب آن به ثالث بی مفهوم است ۳ نکته جالب و قابل عنایتی که در این مقام
…………………
36

۲۵۶ / نقد نگارش آرای قضایی شایسته یادآوری میباشد این است که بعضاً مشاهده شده که پارچه یا لباسی که حاوی دو نوع خون مثلا از گروه A و B بوده و قبل از خشک شدن بسته بندی شده لکه ها با هم تماس پیدا کرده و بر یکدیگر اثر گذاشته و در آزمایش گروه خونی ظاهراً جواب AB به دست آمده است که جوابی غیر واقعی است نجابتی مهدی پلیس علمی و کشف على جرائم انتشارات سمت تهران چاپ پنجم زمستان ۱۳۸۲ صفحه ۱۵۱) در توضیح این نکته علمی باید اضافه کرد چنانچه گروه خونی به روشهای آزمایشگاهی تعیین شود و دو قطره خون از نوع A و B بر روی هم افتاده یا به علت عوامل محیطی مخلوط شود امکان تشخیص کاذب کام لا محتمل است ولی چنانچه آزمایش بـه روش تحقیقاتی مانند نشان دار کردن انجام گیرد تشخیص اینکه AB مخلوطی از A و B بوده یا مستقلاً گروه خونی AB می باشد ممکن است و در مانحن فیه که گروه خونی متهم A و مقتول B بوده و حسب محتویات پرونده هر دو خونین شده و در یک درگیری تن به تن شرکت داشته اند و نزاع در محل احتمالاً مرطوب (آشپزخانه) صورت گرفته و سپس جسد به محل مرطوب دیگری (حمام) انتقال یافته و ساعتها به همان حالت باقی بوده است و آزمایش نیز به روش آزمایشگاهی انجام گرفته است این احتمال بسیار تقویت میشود و در کنار سایر دلایل قطعیه و مسلم که احتمال حضور شخص دیگری را منتفی میسازد دفاع متهم و وکیل محترم وی را بکلی مردود میسازد اینک پس از تذکار دو موضوع مقدماتی (بخش اولاً و ثانیاً) و متفرعات آن و اعلام احراز اتهامات خلاصه دلایل اتهامات به شرح ذیل می آید (الف) مباشرت عمدی آقای محمدرضا… در قتل عمدی مرحوم محمود اقاریر تلویحی خانم فاطمه . و ذکر انتساب موضوع به متهم در *** اولین بازجویی -۲ اقاریر صریح و مفصل خانم فاطمه… و ذکر موضوع قتل عمدی توسط متهم با بیان جزئیات حادثه ۳ خروج متهم از منزل پدری و دستگیری وی در منزل دایی اش در بوشهر ۴ کشف

۰۸:۴۴ قبل‌ازظهر
………………
37
عمومی بندرعباس و … / ۲۵۷ موضوع بریدگی در سر انگشت متهم و بازوی وی که ناشی از درگیری با مقتول بوده است -۵ کشف لباسهای مقتول در منزل متهم و احراز سوزاندن لباسهای خونی خود -۶ اقاریر مفصل مستند و مشروح منهم در مربع انتظامی که با جزئیات اقاریر خانم فاطمه…. و مشاهدات ضابطین و قاضی محترم کشیک انطباق کامل دارد ۷ ذکر علت تعارض در برخی اظهارات وی با اظهارات خانم فاطمه… در مواجهه حضوری که به علت تخفیف در مجازات بوده است ورود متهم قبل از ورود مقتول یا بعد از (آن – اقاریر مفصل و مشروح و مستند در دادگاه که با تمامی قرائن و اوضاع و احوال و اظهارات متهم دیگر پرونده مطابقت کامل دارد و تلاش برای اثبات دخالت مستقیم خانم فاطمه… به عنوان معاونت در قتل که بعداً به تلاش وی برای اثبات دخالت مستقیم خانم فاطمه… به عنوان مباشرت در قتل تبدیل شده است (!) -۹ اظهارات و دفاعیات غیر موجه در جلسه رسیدگی به فاصله یک ماه از اولین بازجویی در دادگاه صورت گرفته که مشحون از تعارضات و تناقضات با جهات مسلم قضیه میباشد ۱۰ اقرار به توافق با متهمه جهت انتقال جسد و همچنین مراجعت به منزل در دو بعد از ظهر و حتی نزدیک شدن به منزل در ساعت حدود نه شب در هنگام ازدحام جمعیت برای انتقال جسد که شائبه وجود فرد دیگری را بکلی منتفی میسازد و نزد قضات بعدی نیز مورد انکار واقع نشده است ۱۱ امتناع از پاسخگویی به سئوالات دقیق و حساب شده دادگاه و انکار مسلمات قضیه و سپس اقرار به آنها و تعارضات مکرر و آنی در اظهارات و اکتفا به پاسخهای کلی و کوتاه نمیدانم» «یادم نیست و… که میتواند از متفرعات «نکول محسوب گردد و از جهات مثبته اتهام باشد ۱۲ انکار ابتدایی فشار دادن گلوی متهم در این دادگاه و اقرار بعدی که با مشاهدات و معاینات جسد و نظریات پزشکی قانونی و اظهارات متهم دیگر انطباق کامل دارد -۱۳ دهها دلیل و قرنیه قطعیه دیگری از لابه لای حالیات و مقالیات هویدا میباشد و در متن رای به
………………
38

۲۵۸ / نقد نگارش آرای قضایی آن اشاره شده است (ب معاونت عمدی خانم فاطمه در قتل عمدی – مرحوم محمود… . . انگار ابتدایی وی در اولین بازجویی که نشان از دخالت وی در ماجرا دارد – اقاریر صریح و سریع و با فاصله زمانی کم از دستگیری که مشروح و مستند و مفصل بوده و با واقعیات خارجی انطباق دارد و به گفته خود وی ناشی از عذاب وجدانی بوده که وی را وادار به بازگویی حقیقت نموده است و با اولین اظهارات متهم دیگر پرونده نیز منطبق است و تناقض با اصل طریقیت اقرار ندارد و بیان این عبارت که با همکاری همدیگر او را به قتل رساندیم» ۳ اقاریر و اظهارات وی در مواجهه حضوری با متهم دیگر ۴ اقاریر مشروح و مستند و مدلل در دادگاه ۵ اظهارات متهم دیگر پرونده و تاکید و اصرار بر موضوع خود مبنی بر گرفتن پای مقتول توسط خانم فاطمه…. تحریک و تشویق به کشتن مقتول پس از انصراف ابتدایی قاتل از قتل که با عبارت ابتدایی متهمه مبنی بر اینکه با همکاری همدیگر او را به قتل رساندیم انطباق کامل دارد و همکاری جهت انتقال جسد به حمام و امحای ادله جرم و هماهنگی و همراهی با متهم جهت فرار از اتهام و اقرار به بستن در هال منزل جهت بیرون نرفتن سر و صدای متنازعین و ایجاد محیطی امن برای عدم فرار مقتول که به نوعی تسهیل در ارتکاب جرم و از سویی موجب دلگرمی و تشویق قاتل برای ارتکاب جرم میباشد و قطعاً از مصادیق قانونی معاونت در جرم خواهد بود حتی اگر تمامی اظهارات محمدرضا و متهمه را در مراحل ابتدایی معتبر ندانیم اقرار وی به بستن در هال که تا آخرین جلسات دادگاه مورد اقرار وی بوده است کافی برای تحقق معاونت میباشد ع پذیرش منجز معاونت در قتل عمدی در اولین لایحه اعتراضیه ای که در زندان نگاشته است و مفروغ عنه دانستن آن و تلاش جهت اثبات مباشرت آقای محمدرضا در ماجرا و رد اتهام زنای محصنه (ج) ارتکاب زنای غیر محصنه از سوی آقای محمدرضا اقاریر صریح و بی شائبه و خالی از خدشه وی در تمامی مراحل تحقیق و دادرسی از بدو امر تا پایان

۰۸:۴۸ قبل‌ازظهر

……………….

39

فصل نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندر عباس و … / ۲۵۹ رسیدگی که با قرائن خارجیه و اظهارات متهمه مطابقت کامل دارد د ارتکاب زنای محصنه از سوی خانم فاطمه… مقدمتاً متذکر میگردد خانم فاطمه… با توجه به داشتن زوج دانمی و سابقه مقاربت داشتن روابط کامل با وی که مطابق اظهارات خود وی زوجش مشکل زناشویی نداشته و روابط زناشویی کامل با او داشته و حتی قبل از رفتن به دریا در آخرین مسافرت ( با او نزدیکی کرده است (ورقه ۶۰ پرونده) در شرایط احصان قرار داشته است و اینک دلایل جرم ۱ اقاریر مفصل و مشروح و منطبق با واقع در بازجویی در مرجع انتظامی و اظهار به اینکه «رابطه نامشروع به ایشان در چهار مرحله در منزل خودم در حالی که کسی نبود ظهر هنگام با میل و رضایت خود صورت گرفت و از ناحیه جلو عمل زنا صورت پذیرفت ۲ اقاریر مکرر و مفصل و مشروح وی در دادگاه و توضیح نحوه ارتباط با متهم دیگر و تحقق عمل زنا با دخول کامل و ارضای مرد و جلوگیری از حاملگی با کاندوم و قرص – اقرار به وجود رابطه نامشروع غیر از زنا بعد از انکار (زنا) که نشان دهنده عدم عفت مرتکبه میباشد -۴ وجود روابط یکساله قبل از دستگیری به حدی که تمامی اهالی و خویشاوندان متوجه شد و حتی کار به دادگاه کشیده شده بود و مرتباً از ناحیه شوهر موضوع به رخ زوجهاش کشیده میشده است و ادامه ارتباط حتی در دوران قهر زوج از منزل -۵ رفت و آمد آزادانه و مکرر آقای محمدرضا… بــه منزل وی و خارج نمودن اطفال از منزل و ایجاد خلوت با معشوقه و آمادگی از هر لحاظ ۶ دوشیزه نبودن متهمه که ترس از افشای موضوع را تضعیف میکند ۷ اقاریر مفصل و مشروح متهم محمدرضا… که علیرغم نفوذ و سرایت آن به خود وی می تواند قرینه و آمارهای قضایی بر تحقق آن نسبت به خانم فاطمه… باشد ۸ اعلام قاضی محترم مبنی بر دو بار اقرار شفاهی بعد از جلسه مبنی بر ارتکاب زنا) که) در بازجوییها منعکس نمیباشد و احراز موضوع برای ایشان و ایجاد علم در این زمینه به حدی که موجب عدول وی از

………..40

۲۶۰ / نقد نگارش آرای تفهیم اتهام رابطه نامشروع و عمل منافی عفت غیر از زنا و تفهیم زنای محصنه بوده است که مجموع این دلایل و سپس قتل آقای محمود… که به انگیزه عدم افشای این روابط بوده است برای هر فرد معقول و متعارفی موجب حصول علم و تعیین می گردد. در اینجا نکته ای نیز باید افزوده شود که نقض احکام بدوی در خصوص زنای محصنه از سوی شعبه محترم دیوان بر اساس معلوم نبودن علت تامه فوت و این استدلال که سایر موارد نیز با موضوع قتل ارتباط دارند» دادنامه ۷۷/۵۳) – ورقه ۲۲۶ پرونده و دادنامه شماره… ۷۸/۲۳۵ ورقه ۳۳۴ پرونده با مبانی ادله اثبات سازگار ندارد چرا که هر یک از اتهامات قتل عمدی و زنا دلایل اثبات جداگانه ای دارد و در هم مدخلیت نمیکند آیا در صورتی که در این استان قتلی به وقوع نپیوسته بود آیا امکان ارتکاب زنا وجود نداشت؟ و یا اگر نهایتاً متهمان این پرونده به موجب آراء نهایی از اتهام قتل عمدی تبرئه شوند آیا ملازمهای با برائت ایشان نسبت به اتهام زنا دارد؟ بنابراین دادگاه به استناد مواد ،۲۰۵ ۲۰۶، ۲۰۷، ۴۳، ۲۱۹، ۲۲۷ ۲۲۸، ۲۳۰ ۲۲۹ بند اول و چهارم ماده ،۲۳۱، ۲۳۲، ۲۳۳ ،۲۶۵، ۶۳، ۶۴ ۶۸ ۶۹ ۱۰۵ ،۱۰۴ ۱۰۳ ۱۰۲ ،۱۰۱ ،۱۰۰ ،۹۹ ،۹۸ ،۹۷ ،۹۶، ۰۸۹،۰۸۸، ۸۳ ۸۰ ۷۰ قانون مجازات اسلامی و نظر به درخواست قصاص نفس از سوی اولیای دم مقتول، متهم ردیف اول آقای محمدرضا… به قصاص نفس در ملاء عام در محله ب بوشهر محل قتل عمدی مرحوم محمود… ) من باب مباشرت در قتل عمدی و تحمل صد ضربه شلاق (حد جلد) بابت زنای محصنه و متهم ردیف دوم (خانم) فاطمه… ( به حد رجم به کیفیت مذکور در مقررات قانونی از باب زنای محصنه و تحمل پانزده سال حبس تعزیری بابت معاونت در قتل عمدی محکوم می گردند. در خصوص آقای محمدرضا بدواً حد جلد اجرا و سپس قصاص به اجرا در می آید و در مورد خانم فاطمه… حد رجم پس از قطعیت رای قابل اجرا میباشد این حکم حضوری و در بخشهای ،قصاص رجم و حبس قابل

۰۸:۵۱ قبل‌ازظهر
……………………….

تجدید نظر خواهی در دیوان عالی کشور و در مورد حد جلد قابل درخواست تجدید نظر در دادگاه تجدید نظر استان بوشهر میباشد دادرس علی البدل دادگاه عمومی بوشهر

……………….
262

۲۶۲ / نقد نگارش آرای قضایی ۸۳/۷/۱۲ شعبه دیوان عالی کشور ج – دادنامه شماره. — تجدید نظرخواه محکوم عليها -۱ محمدرضا . … ۲ فاطمه…. تجدیدنظر خوانده اولیاء دم -۱ غلامرضا… ۲- فاطمه….. تجدیدنظر خواسته دادنامه شماره… – ۸۲/۴/۱۷ صادره از شعبه…. دادگاه… تاریخ وصول دادخواست تجدیدنظر خواه: ۸۳/۴/۱۸ تاریخ وصول دادخواست تجدیدنظر ۸۳/۴/۲۲ مرجع رسیدگی شعبه … دیوانعالی کشور هیئت شعبه آقایان…. ….. خلاصه جریان پرونده هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای…. عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای…. دادیار دیوانعالی کشور اجمالاً مبنی بر ا تصمیم شایسته را دارد دادنامه شماره .. تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده چنین رای میدهد اتخاذ بسمه تعالی رای تجدید نظرخواهی محکوم عليهما ۱ محمدرضا… ۲ـ فاطمه… نسبت به دادنامه شماره… مورخ ۸۲/۴/۱۷ صادره از شعبه… دادگاه عمومی بوشهر در مورد غیرزنای محصنه وارد نمیباشد زیرا قرائن و امارات موجود در پرونده که در حکم دادگاه به صورت مفصل و جامع آمده است، خصوصاً اقاریر مکرر تجدیدنظر خواهان در مراحل مختلف پرونده و توضیح آنها در نحوه و چگونگی قتل، کافی برای حصول علم بر وقوع قتل توسط محمدرضا… و معاونت فاطمه… در این مورد و اثبات زنای غیر محصنه برای طرفین است و عدم اظهار نظر قاطع پزشک قانونی همچنانکه برای قاضی محترم صادر کننده حکم موجب تردید نشده است سبب تزلزل در علم مرقوم نخواهد شد و رای

۰۸:۵۴ قبل‌ازظهر
……………..
فصل نوزدهم دادنامه دادگاه عمومی بندرعباس و … / ۲۶۳ صادره در این موارد از نظر رعایت اصول و مقررات دادرسی نیز خالی از ایراد موثر بنظر میرسد. علیهذا مستنداً به بند الف ماده ۲۶۵ قانون آئین دادرسی کیفری دادنامه موصوف در غیر مورد زنای محصنه، تایید و ابرام میگردد. و اما در مورد زنای محصنه، تجدیدنظرخواهی محكوم عليها موجه است چون اولاً احصان محکوم علیها در زمانهائی که مرتکب زنا شده است دلیل کافی ندارد (فلا ترجم لـو لــم يكن معها زوجها يغدو عليها و بروح) ثانياً بر فرض اثبات احصان انکار زانیه در چند مرحله از آنجمله در آخرین جلسه دادگاه طبق ماده ۷۱ قانون مجازات اسلامی مانع از اجرای حد رجم میباشد. بنا به مراتب بنظر میرسد مورد از مواردی باشد که باید حد جلد صادر شود. علیهذا دادنامه مذکور در این قسمت باستناد بند ۴ از بند ب ماده مرقوم نقض و پرونده جهت رسیدگی مجدد در این مورد به شعبه هم عرض دادگاه صادر کننده حکم منقوض ارجاع میگردد». مستشار شعبه… دیوانعالی کشور …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

مطالب مرتبط
بزرگترین فروشگاه کتاب زبان با تخفیفات ویژه
madnibayat